چکیده:
خودکشی پانزدهمین علت مرگ است و حدود 4/1 درصد از مرگها ناشی از خودکشی است. خودکشی عملی عمدی است که باعث مرگ فرد میشود. و علل آنرا میتوان به اختلال روانشناختی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، شکست عشقی، اعتیاد به الکل، یا سوءمصرف دارو نسبت داد. همچنین عوامل استرسزا مانند مشکلات مالی یا مشکلات ارتباط بین فردی در این میان نقش دارند. کاهش نقش دین و کارکرد اعتقادات مذهبی در دنیای معاصر موجب افزایش آمار خودکشی در جوامع مختلف شده است. البته عواملی مانند مشکلات اقتصادی، جنگ، فقر، فشار زندگی، تنهایی و... نیز هر کدام به نوبه خود بر این پدیده اثرگذار میباشند. علاوه بر خودکشی که فرد قصد نابود کردن خود را دارد، اقدام فرد در خودزنی نیز منجر به جرح با نیت اعتراض به وضعیت موجود و فرار از مقررات و شرایط سخت خدمتی و یا رسیدن به هدف مشخص انجام میگیرد و در این شکل، جرم محسوب میشود. با توجه به اهمیت کارایی و حساسیت کارکرد نیروهای مسلح کشور، بررسی علمی علل و انگیزهها و کشف زمینه های ارتکاب جرم خودزنی به عنوان یکی از جرایم مهم در نیروهای مسلح و همچنین ارائه راهکارهای موثر اجرایی و کاربردی درخصوص جلوگیری و یا کاهش آن، امری ضروری و حیاتی میباشد و از اهداف اصلی این پژوهش به شمار میرود. آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد مطالعه امکان جرم انگاری خودکشی و خودزنی در حقوق کیفری ایران علی الخصوص نیروهای مسلح ایران است.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر خودکشي که فرد قصد نابود کردن خود را دارد، اقدام فرد در خودزني نيز منجر به جرح با نيت اعتراض به وضعيت موجود و فرار از مقررات و شرايط سخت خدمتي و يا رسيدن به هدف مشخص انجام مي گيرد و در اين شکل ، جرم محسوب مي شود.
با توجه به اهميت کارايي و حساسيت کارکرد نيروهاي مسلح کشور، بررسي علمي علل و انگيزه ها و کشف زمينه هاي ارتکاب جرم خودزني به عنوان يکي از جرايم مهم در نيروهاي مسلح و همچنين ارائه راهکارهاي مؤثر اجرايي و کاربردي درخصوص جلوگيري و يا کاهش آن ، امري ضروري و حياتي مي باشد و از اهداف اصلي اين پژوهش به شمار مي رود.
آنچه که در اين مقاله مورد بررسي قرار مي گيرد مطالعه امکان جرم انگاري خودکشي و خودزني در حقوق کيفري ايران علي الخصوص نيروهاي مسلح ايران است .
در حال حـاضر نـيز در قـوانين مجازات اسلامي مصوب سال ١٣٩٢ خودکشي يا شروع به آن جرم نيست ؛ بنابراين از غير قابل مجازات بـودن خـودکشي نـبايد نتيجه گرفت که ساير صدمات بدني که کسي به انگيزه خاص ، شخصاً به خود وارد مـيکند، ، مـانند آن که عضوي از بدن خود را به منظور فرار از انجام خدمت وظيفه عمومي ناقص نمايد، قابل مـجازات نـيست ، بـلکه اين قبيل صدمات شخصي بدني به عنوان عمل مجرمانه ، ممنوع وقابل مجازات مي باشند .