چکیده:
توجه به مسائل تربیتی و اخلاق عملی،یکی از دغدغههای همیگشی بشر بوده است.نگاهی اجمالی به گلستان و بوستان سعدی نشان میدهد که در این دو اثر بزرگ،این دغدغهی تربیتی و آموزشی چشمگیر است.با این تفاوت که در بوستان اخلاق عملی با نوعی حکمت و عرفان عملی و مسائل تربیتی نیز آمیخته شده است.ضمن اینکه سعدی در بسیاری از قضاوتها و آرای اخلاقیاش از متأثر شده و تناقض و تضادهای احتمالی،ناشی از چنین تأثیری است.در عین حال این مجموعه مشحون از تذکر،تنبه،دیدن خوبیها،چشمپوشی از بدیها و خوش گویی و خوشخویی است.
خلاصه ماشینی:
"البته،ما به دنبال آن نیستیم که بگوییم آن چه سعدی پیرامون اخلاق و تعلیم و تربیت نوشته و سروده،همه از سر تا بن و بیهیچ در افزودن و کاستنی،برای انسان امروز شایستهی به کار آوردن است و همه،مطابق با نظریههای علمی تعلیم و تربیت و روانشناسی و جامعهشناسی اظهار شده است،-چه،خود شاعر همچنین ادعایی ندارد-و نمیتوان گفت هرچه او در این موضوع گفته،خالی از تعارض و تناقص است،اما تجربههای فراوان سعدی و سفرهای طولانی و ذوق و نبوغ و معلومات وسیع،از او انسانی مردمشناس و مردمدوست و جهانینگر و عاشق خوبیها و زیباییها ساخته که در میان اسلاف و اخلاقش یگانه است و کسی پیدا نمیشود که چون او همهی این ویژگیها را یکجا داشته باشد.
این همه،چون در جهت فطرت اخلاق گرای انساناند،امروزه روز نیز همچنان از اصول تربیتی و اخلاقی محسوباند: تو را خاموشی ای خداوند هوش وقار است و نااهل را پرده پوش ضمیر دل خویش منمای زود که هرگه که خواهی توانی نمود (بوستان551/) در داستان راز گفتن سلطان علاء الدین تکش با یکی از غلامان خود،و برملا شدن رازش،سعدی به آثار فردی و اجتماعی رازداری و پیامدهای افشای آن اشاره میکند و میگوید در این خصوص مقصر اصلی همان صاحب راز است که راز را بر زبان میآورد،نه آن کس که به دیگران باز میگوید؛لذا سرزنشگرانه میگوید: جواهر به گنجینه داران سپار ولی راز را خویشتن پاس دار (بوستان451/) ویژگی دیرگ فرد تربیت شده از منظر سعدی این است که سر در کار خود دارد و بیشتر متوجه عیبهای خود است."