خلاصه ماشینی:
"اگر بپذیریم که«ظنز»،قالبی برای باز گفتن مطالبی است که نه میتوان به صراحت آن را بیان داشت و نه میتوان از گفتن آن طفره رفت،از به کارگیری انواع کنایه و استعاره در چنین حوزهای برکنار نخواهد بود.
برای چنین کسی باز گفتن حقایقی که زندگی اجتماعی و حقوقی مردم، ارزشها و آرمانهای یک جامعه را به مخاطره میاندازد مسئولیتی جدی است و کیومرث صابری،یا گل آقا،چنین مسئولیتی را با تمام توان به دوش میکشید.
این ویژهنامه نیز در زمان حیات او و به اشارت و همت و خواست او سامانیافته است متنی که میخوانید تراویدهی قلم مهاجر و مسافر عزیز-مهندس علاقهمندان-است که برای گل آقا انگاشته است.
چنین فردی در زمانی که زبان برای باز گفتن آن نیازمند عقل،اندیشه،دقت و حوصله بود،قالب طنز را برای بیان دردهای اجتماعی انتخاب کرد.
با عنایت به آنچه گفته شد«گل آقا» نیست بلکه پایهگذار مکتبی است که ارزیابی معیارهای آن، نیازمند بررسی،ژرفنگری و پژوهش در آثاری است که او به گونهای بیبدیل آن را پایه گذاشت،نوشت، سازمان داد،آفرید،خلق کرد و بازگویی آن در این مقال نمیگنجد.
چنین مقولهای گاه مقولهی طنز را از دسترس فهم مردم دور کرده و شیرینی آن را تحت تأثیر دشواری فهم قرار داده است.
گاه ارزشهای آرمانی بازیچهی این قالب میشود و روانی و شیرینی آن، میدان را برای تاختوتاز و هجوم ضد ارزشها باز میگذارد.
اما طنز گل آقا مکتب دیگری است که در مقابل آنها قرار دارد.
و یا در جای دیگر میگوید: یا چه وقتی نعل را وارو زدیم؟ یا کجا با حرف حق دشمن شدیم؟ گل آقا برای انقلاب و ارزشها،قلبی پرتپش داشته است."