چکیده:
در نظام حقوقی ایران مجازاتها به جهت ماهیت آنها به ویژه در حوزۀ قصاص و دیات صبغۀ شرعی دارد و ملهم از منابع فقهی است. تعدد جنایات غیرعمدی بخش اعظمی از مباحث دیات را تشکیل میدهد و از مناظر مختلف صور گوناگونی دارد. گاه ممکن است از سوی یک فرد، نسبت به فردی دیگر یا نسبت به افراد مختلف در نفس یا عضو صورت گیرد. کما اینکه ممکن است از یک ضربه (فعل) و یا از ضربات (افعال) متعدد، در یک زمان یا در زمانهای مختلف ناشی شود. تعدد جنایات غیرعمدی، برخلاف تعدد جرم که از مؤلفههای تشدید کیفر محسوب میشود، از قواعد عام تشدید مجازات خارج و دارای آثار و احکام متفاوت است و تحت عنوان تداخل جنایات، در یکدیگر مضمحل شده و در نتیجه باعث حذف برخی و اکتفاء به برخی دیگر از آنها میشود. مساله اساسی این است که آیا در جنایات غیرعمدی، اصل بر تداخل است یا همچون جنایات عمدی، اصل بر عدم تداخل جنایات است؛ به علاوه مصادیق عدم تداخل و استثنائات آن کدام است؟ مطابق قول مشهور فقهای امامیه در جنایات غیرعمدی نیز همچون جنایات عمدی، اصل بر عدم تداخل است، مگر شرعاً استثناء شده باشد. قانون مجازات اسلامی 1392 نیز به پیروی از فقهای امامیه صریحاً با پذیرش قولِ عدم تداخل، تعدد جنایات غیر عمدی را موجب تعدد دیات اعلام داشته است، مگر مواردی که خلاف آن در قانون مقرر شده باشد.
In the legal system of Iran, punishments have a religious recordbased on their nature, especially in the area of Retaliation andwergild, and is based on jurisprudential sources. The multiplic-ity of unintentional crimes forms a large part of wergild's de-bates and varies from different perspectives. Occasionally, aperson may be at one time or at a different time than the otherperson, or towards different individuals in the soul or member.However, it may result from a blow or a blow. The multiplicityof unpardonable crimes, contrary to the multiplicity of crimes,which are components of the intensification of punishment, aregeneral rules of the exacerbation of extramarital punishmentand have different offenses and offenses, sometimes referredto as the interference of crimes, some of them in some others,and thus eliminate some And take care of some of them. Thebasic question is whether the principle is based on the intrusionof unintentional crimes, or the principle of non-interference,and what are the implications of it? According to the famouspromise, but also the consensus of Imamieh jurists in unpar-donable crimes as well as intentional crimes, the principle isbased on non-interference, with the exception of exceptions.The Islamic Penal Code of 1392, following the Imamieh Juris-prudents, explicitly declares the multiplicity of crimes, with theexception of those that are contravened by law, by declaringnon-interference with unintentional crimes.
خلاصه ماشینی:
برای مثــال هرگاه جانی با یک ضربۀ غیر عمدی علاوه بر قطع دســت ، باعث مرگ مجنی علیه شــود، چنانچه جنایت ارتکابی کوچکتر یعنی قطع دســت در جنایت بزرگتر (قتل ) مضمحل شده و مرتکب صرفاً به پرداخت دیۀ نفس محکوم شود در این صورت می گوییم دیۀ عضو (دســت ) در نفس (قتل ) تداخل کرده است .
همچنین هرگاه تصادف رانندگی هم موجب شکســتگی دست ، پارگی ریه و هم شکافته شدن سر شود و النهایه مجنی علیه پس از مدتی در اثر صدمات وارده فوت کند؛ چنانچه برای صدمات وارده بر اعضای بدن ، دیۀ جداگانه ای منظور نشود و رانندة مقصر فقط به پرداخت دیۀ نفس محکوم شــود در این صورت می گوییم دیۀ اعضاء در دیۀ نفس تداخل کرده است ، در غیر این صورت قائل به عدم تداخل شده ایم .
ا مصــوب ١٣٩٢ نیز به پیروی از فقها در خصوص ایراد جنایــات عمدی متعدد بــر اعضای یک یا چند نفر به ترتیــب مقرر می دارند: «هرگاه کسی جنایت عمدی بر اعضای متعدد یک نفر وارد کند و امکان قصاص همه آنها نباشد مانند اینکه هر دو دست یک نفر را قطع کند و خود یک دست بیشــتر نداشته باشد، مرتکب در مقابل جنایت هایی که قصاص آن امکان دارد، قصاص می شــود و برای دیگر جنایات ، به پرداخت دیه و تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات » محکوم می شود.
اما اگر صرفاً برخی از جراحات وارد شــده سرایت کند و منجر به قطع دست یا مرگ مجنی علیه شوند و برخی در وقوع نتیجۀ غایی مدخلیت نداشته باشند در این صورت به استناد مادة ٢٩٩ قانون مذکور «مرتکب علاوه بر قصاص نفس ، حســب مورد به قصاص عضو یا دیه جنایت هایی که تأثیری در قتل نداشته است [نیز] محکوم می شود.