چکیده:
ناقدان حدیث در نقد حدیث معیارهای دارند، از جمله ناقدان حدیث دانشمند صاحب فضل و در عین حال گمنام عبدالرحمنبنمحمدبنابراهیم معروف به ابنعتائقی از دانشمند برجسته اهل حله است، وی معیارهای متعددی در نقد احادیث در کتاب مختصرتفسیر علیبنابراهیمقمی به کار بستهاست. برای بازیابی معیارهای نقد حدیث توسط ابنعتائقی به نحو موردی تمام نقدهای وی در کتاب مختصر تفسیر قمی مورد بررسی قرار گرفتهاست. از جمله معیارهای که مورد توجه ابنعتائقی در نقد روایات است، میتوان به مباحث کلامی، فقهی، فقهالحدیث و ادبیاتعرب اشارهکرد. یکی از مهمترین معیارهای وی در نقد پیشفرضهای کلامی و فقهی است، برای نمونه، وی احادیثی که با اصول مذهب و عقل سلیم سازگاری ندارد، کنار گذاشته و نقد مینماید، یکی از مواردی که بیشتر مورد نقد ایشان است، روایاتی است که در عدم عصمت انبیاء و ائمه علیهمالسلام در کتاب تفسیر قمی آمده است، وی به شدت این روایات را نقد و رد مینماید.
خلاصه ماشینی:
کتاب مختصر تفسیر علی بن ابراهیم القمی، تألیف ابن عتائقی کتابی است که در نوع خود مهم است، ولی کمتر بدان توجه شده است.
چگونه امکان دارد بر او غضب کرده باشد؛ در حالی که او معصوم است!؟ 2 ج) دیدگاههای کلامی دیگر همان گونه که مشاهد شد، یکی از معیارهای ابن عتائقی در نقد احادیث، مباحث کلامی بود که به برخی اشاره شد.
الف) احادیث هم خانواده از جمله معیارهای ابن عتائقی در نقد حدیث تمسک به احادیث هم خانواده است؛ بدین نحو که در برخی موارد احادیث شبیه به مضمون آیه و یا حدیثی را که علی بن ابراهیم نقل کرده بیان میکند.
ابن عتائقی در نقد این حدیث، با توجه به حدیث هم خانواده دیگری که در این زمینه است و روح را از ملکوت میداند، بیان میکند که روح به معنای نفس ناطقه برای انسان است؛ اما روح در این آیه (یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِکَةُ صَفَّاً) 4 به معنای مَلک عظیم است.
ابن عتائقی درباره خطا و تعجیلی که حضرت داود۷ در قضاوت کرد و نقل آن توسط کتاب تفسیر القمی چنین مینگارد: آنچه که مفسران ذکر کردهاند و علی بن ابراهیم نیز نقل کرده، باطل است؛ چرا که متضمن مطالبی خلاف عقل درباره انبیا است.
از جمله معیارهای که وی در نقد تفسیر علی بن ابراهیم بیان میکند، مواردی است که تفسیر القمی، معنای تفسیری مناسبی ندارد و همچنین خلاف ظاهر آیات، 6 تفسیری را با توجه به حدیث ارائه میدهد.
ابن عتائقی در نقد این حدیث میگوید: در حال حاضر اجماعاً نکاح زن کافر جایز نیست؛ چه از اهل کتاب باشد یا خیر؛ مختصر تفسیر علی بن ابراهیم القمی، ص 448.