خلاصه ماشینی:
"وقتی انسان دربارهء چیزی زیاد بداند، برایش پیچیده میشود، وقتی پیچیده شد،دوست ندارد روی آن کار کند (به تصویر صفحه مراجعه شود) در حال ترجمهء کتابی هستم که میگوید، اولین تبلورهای حکومتی در «تل باکون»فارس بوده است در مورد تحصیل خود توضیح دادید.
اگر عرض بنده را قبول دارید،دلیل آن را چه میدانید و نظر شما چیست؟چه باید کرد تا این تفکر نادرست عوض شود و تاریخی بسیار کهنتر را بررسی کنیم؟چرا در کتابها و مقالهها اینچنین نوشتهاند؟ چند دلیل آکادمیک و چند دلیل سیاسی دارد.
سؤال من این است که آیا آریاییها را شناختهایم؟آیا پژوهشگران در روشنایی تاریخ هستند و دچار توهم نیستند؟آیا تصویری که از آریاییها داریم،تصویر روشنی است؟پیوند آنان با بومیان به هنگام ورود چگونه بوده است؟ برای سؤالهای شما تعداد زیادی منابع تاریخی نیاز داریم.
باید ببینیم دهکدهها و شهرهایشان کجا بودهاند، چون ارتباط فضایی آنها برای ما بسیار مهم است.
بعد چند سایت که شاخص و مرکزی هستند،حفاری سوند و آن قدر کار را ادامه دهیم تا به لایههایی برسیم که دیگر آریاییها به اقوام محلی و بومی چگونه انجام شده است.
به نظر شما،تاریخ ایران قبل از اسلام را تحصیل کردگان رشتهء تاریخ باید تدریس کنند،یا باستان شناسان؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) شما تاریخ خواندهاید و از مطلبی که میگویم،شاید ناراحت شوید.
آنها دانش بشری را یکپارچه میبینند، دربارهء همه چیز با صرف پول و انرژی تحقیق میکنند، هر روز به دانش آموزان نمیگویند، تاریخ به چه درد میخورد؟ چرا باستانشناسی خواندهای؟ آقای دکتر،در ملاقاتی که قبلا با شما داشتیم،فرمودید وقتی تدریس در دانشگاه را شروع کردید،به شما کتابی از شرلوک هولمز دادند."