چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه ملاصدرا در مورد عدالت در عالم سیاست و اجتماع با رویکرد هستیشناسانه حکمت متعالیه و عرفان است. در این پژوهش با رویکرد اسمایی به عدالت سیاسی پرداخته شد و با سه اسم العدل، المقسط و الحلیم مورد مطالعه قرار گرفت، و هر سه اسم با مفاهیم سهگانه تعلق، تحقق و تخلق بررسی گردید. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که صدرا بنا بر فلسفه متعالیه خود، عالم هستی را فعل خدا میداند که ویژگیهای آن نشان از صفات و ویژگیهای فعل خداوند و نظام احسن دارد. میبایست به فعل الهی راضی بود؛ چرا که عدل اساس عمل خداوند است.
The purpose of the present study is to review the perspective of Mulla Sadra about justice in the realm of politics and society with an epistemological approach to transcendental wisdom and mysticism. This research dealt with political justice from the view of names and it studied three names of al-'Adl, al-Moqset, and al-Halim. All three names with triplet concepts of belonging, substantiation, and creation were researched. The research method was descriptive-analytic and the results indicated that Sadra, according to his transcendental philosophy, considers the universe to be the act of God and that the world qualities indicate attributes and features of the act of God and the excellent system. Therefore, we should be satisfied with the divine act as it is the basis of justice.
خلاصه ماشینی:
در باب اول کتاب از خلیفهای بحث میکند که پادشاه بدن است، تمام ساختار حکومت و اجزای حکمرانی در مملکت را در بدن انسان جاری ساخته و آنها را مورد مطالعه قرار داده است (ابن عربی، 1420ق).
مباحث وی در آئینه شاهی نیز شاهدی بر این ادعاست که سیاست متعالیه و عرفان، با هستیشناسی، تکوین، شریعت، نعمتشناسی و مددجویی از حضرت حق در ارتباط است و بخصوص بحث عدالت ملاصدرا را نمیتوان از تکوین، شریعت و اخلاق گسسته دانست.
از نظر دانشی پیوند عدالت با اخلاق به مراتب روشنتر از ارتباط عدالت با هستیشناسی است، چرا که تمام کارگزاران نظام سیاسی انسان هستند و هر کدام ملکات اخلاقی خاصی دارند، و سیاستمدار و سیاستگذار تا ملکه عدالت را در خویشتن خویش ملکه نسازد، امکان جاری کردن عدالت در بدنه نظام سیاسی را نخواهد داشت، چون طبق قاعده فلسفی فاقد شئ معطی شئ نمیتواند باشد، انسان سیاسی صاحب ملکه عدالت، عدالت را در قلمرو حکمرانی خود جاری و ساری میکند.
ملاصدرا عدل و عدالت را بیشتر در مباحث اخلاقی مطرح کرده است، و در مقام تبیین عدل و عدالت به دیگر قوای نفس نیز میپردازد، وی قوه عدل را چنین بیان میکند: «و امّا قوّه عدل آن است كه قوّه شهوت و غضب را در اشاره دین و عقل نگاه مىدارد» (حسینى اردكانى، 1375: ص27).
امام خمینی که از مدرسان حکمت متعالیه بودهاند، در حدیث اربعین و شرح جنود عقل و جهل به ادعای یاد شده تصریح میکنند، مبنی بر اینکه عدالت تمام اصول و تمام فضائل است.