خلاصه ماشینی:
اشتباهي عجيب و مکرر در توصيف نظام هاي واجي گويش هاي ايراني اميد طبيب زاده ١ (استاد زبان شناسي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ) تاريخ دريافت مقاله : ١٤٠١/٠٧/٢٥، تاريخ پذيرش: ١٤٠١/٠٨/١٩، تاريخ انتشار: پاييز ١٤٠١ بسياري از پژوهش گران ايراني در توصيف دستگاه يا نظام واجي گويش هاي گوناگون ايراني، صورت ِ زيرساختي يا اصلي هر واج يا تکواژ را نه از همان گويشي که بررسي ميکنند، بلکه از زبان فارسي رسمي معيار، يا گاه از زبان فارسي ميانه ، انتخاب ميکنند و سپس با استفاده از قوعدي واجي همچون حذف و قلب و درج و غيره ، نشان مي دهند که چگونه صورت گويشي مورد بررسي آنها از آن صورت ِ به اصطلاح زيرساختي مشتق شده است !
متأسفانه بسياري از محققان ايراني در توصيف هاي واج شناختي خود از گويش هاي گوناگون ايراني، صورت زيرساختي يا اصلي را نه از پيکرٔە همان گويشي که بررسي ميکنند، بلکه از زبان فارسي معيار انتخاب ميکنند و سپس با استفاده از قاعده اي واجي نشان ميدهند که چگونه صورت گويشي از آن صورت معيار رسمي مشتق شده است !
خوشبختانه اين شيوه که يگانه شيؤە صحيح در بررسي هاي همزماني نظام هاي واجي زبان هاست ، در بسياري از پژوهش هاي زبان شناسان ايراني ِ به درستي رعايت شده است ؛ به عنوان چند نمونه از پژوهش هايي که در آنها شکل زيرساختي هر واژه ِ براي اشتقاق هاي همزماني، به درستي از ميان شواهد درون پيکره اي همان زبان و نه از زبان فارسي معيار انتخاب شده است ، ميتوان به موارد زير اشاره کرد: پژوهش آهنگر و دلاراميفر (۱۳۹۹) دربارٔە فرايندهاي تضعيف در گويش سيستاني؛ پژوهش خليفه لو و عزت آباديپور (۱۳۹۹) دربارٔە برخي فرايندهاي واجي در گويش سيرجاني؛ پژوهش نقش بندي و حاج عيدي (۱۳۹۶) دربارٔە گويش ديباجي...