چکیده:
در مورد رادیکالیسم و نقش گروهها با عقاید افراطی سلفی میتوان به مهمترین متغیر اصلی تنازع با مدرنیته و عوامل منطقهای در خاورمیانه به مانند نبود دموکراسی، افزایش عمق عقایدمذهبی اشاره نمود. اما پرسش اصلی اینکه رشد گروههای رادیکال افراطی به خصوص از سال 2011 در منطقه خاورمیانه چه اثراتی بر نظم امنیتی این منطقه دارد؟ رادیکالیسم افراطی، باتوجهبه ساختار عقیدتی که جهان را به "با من" یا "علیه من" تقسیم مینماید نظم امنیتی خاورمیانه را با مخاطره روبرو ساخته و هدف اساسی ارزیابی نقش این گروهها و رادیکالیسم افراطی بر نظم امنیتی خاورمیانه است؛ نتیجه آنکه افراط گرایی در اسلام سیاسی در رابطهای سازا و قوام بخش متقابل با یکدیگر قرار دارند و این دو مرتبا یکدیگر را بازتولید میکنند. این مطالعه از نوع نظری بوده و مبتنی بر روش تفسیری-کیفی (اسنادی) است و باگردآوری دادههای لازم به بررسی، تجزیه و تحلیل روابط دادههای مزبور میپردازد
Regarding radicalism and the role of groups with Salafi extremist beliefs, we can point to the most important main variable of conflict with modernity and regional factors in the MENA, such as the lack of democracy, increasing the depth of religious beliefs. However, the main issue is what are the effects of the growth of radical extremist groups, especially since 2011 in the MENA, on the secure order in this region? Extremist radicalism, given the ideological structure that divides the world into "with me" or "against me," has jeopardized the MENA security order, and the primary purpose of assessing the role of these groups and extremist radicalism in the MENA security order; The result is that extremism in political Islam is in a constructive and mutually reinforcing relationship with each other, and the two constantly reproduce each other. The study is theoretical and analyses data relations through data collection .
خلاصه ماشینی:
اگرچه در کنار اين واقعيت به استعداد اديان مختلف در شمول گرا بودن يا انحصارگرا بودن و نيز اثرگذاري اين دو در پديده راديکاليسم و افراط گرايي نيز بايد توجه ويژه نمود؛ اما همين عوامل و آشفتگي فرهنگي ، هويتي ، مذهبي خصوصاً در منطقه ويژه خاورميانه که جزء عوامل اصلي افراط گرايي و راديکاليسم ذکر شد؛ خود زمينه اي بر هم خوردن نظم منطقه اي و سپس به مناطق پيراموني آن رشد و گسترش پيدا کرده است ؛ به دنبال تحولات شکل گرفته زمينه اي ايجاد شده که فشار تهديد و ناامني ، ترس امنيتي در سه حوزه هاي منطقه اي و جهاني بدل به پديده هاي متفاوتي مي شوند (هوشنگي ،١٨١:١٣٨٩)؛ چنانچه که امروز بازيگران غيردولتي مانند گروه راديکال افراطي (مانند داعش و القاعده ) امنيت بازيگران دولتي (خصوصاً در خاورميانه ) را به خطر انداخته اند؛ که اين خود نشان از پيوستگي نظم امنيتي است ؛ به تعبير ديگر وجود روابط عميق ميان دولت ها و ملت ها در دنياي امروز سبب شده که وقوع يک پديده در قسمتي از جهان بر ديگر بخش هاي جهان تاثير گذارد.