چکیده:
پژوهش حاضر به بیان دیدگاههای مشترک مولوی و ابنعربی و تحلیل شیوۀ بلاغت و تصویر آنها درباب مراتب آدم (ع) میپردازد. در حـوزة عرفـان اسـلامی، شـاهد یکی از جامعترین تعاریف از آدم، جایگاه رفیع و والای او نزد پروردگار و مراتب او در نظام عالم هـستیم. ابنعربی و مولوی، بهدلیل داشتن منابع مشترک اعتقادی – فکری و بهرهمندی از مایههای غنی زبانی، دیدگاهها و اندیشههای مشترک فراوانی درباب این پیامبر الهی دارند و دلیل این موضوع، بنمایههای فکری مشترک آنها بهخصوص قرآن مجید بهعنوان سرچشمه و منبع اصلی معرفت و بلاغت، احادیث و معارف اسلامی و تقریرات و تعلیمات عرفای سلف بوده است. بنابراین هر دو عارف به تعاریفی جامع دربارة جایگاه آدم در نظام آفرینش پرداختهاند. در این نوشتار با روشی توصیفی_تحلیلی به بیان مبانی اندیشههای مولوی و ابنعربی درباب مراتب و جایگاه وجودی آدم، با تمثیلات همانندی از منظر دو عارف پرداخته، پس از تشریح و تطبیق مفاهیم و مؤلّفههای مشترک و متفاوت، به نتایج یکسانی دست بافتهایم که عبارتاند از: خلقت آدم، خلافت و مظهریت اسمای الهی، آدم مسجود و معلّم فرشتگان، تمرّد ابلیس در برابر وی، ربوبیت آدم، آینگی صفات حق و جایگاه او در قوس نزول و صعود. دیگر اینکه آدم را قطب و قلب عالم وجود، پیونددهندۀ عالم ملک و ملکوت، حافظ اسرار حق و نگاهدارندۀ عالم، مقصود نهایی آفرینش و درنهایت، محل رحمت حق بر هستی و موجودات عالم میدانند.
The present study expresses the common views of Rumi and Ibn Arabi on the levels of Adam (AS). In the field of Islamic mysticism, we are witnessing one of the most comprehensive definitions of Adam, his high and exalted position with God and his rank in the world system. Ibn Arabi and Rumi, due to having common doctrinal and intellectual sources, have many common views and ideas about this divine prophet, and the reason for this is their common intellectual foundations, especially the Holy Quran, as the main source of knowledge and then Hadiths and Islamic teachings and lectures and teachings of former mystics. Therefore, both mystics have provided comprehensive definitions regarding the place of man in the system of creation. In this article, with a descriptive-analytical method, expressing the principles of Rumi and Ibn Arabi's thought about
خلاصه ماشینی:
مولـوي هم در آثار خويش به ويژه مثنوي و ديوان شمس ، فراوان به اين موضوع پرداخته است : چـون کـه در قـرآن حـق بگريختـي بـــــــا روان انبيـــــــا آميختـــــــي هســـت قـــرآن حـــال هـــاي انبيـــا ماهيــــــان پــــــاک بحرکبريــــــا (مولوي، ١٣٧٣: ١٠٦) هر دو عارف درآثار مذکور، يکي از مايه هـاي معـارف اسـلامي، يعنـي پيـامبران را بارهـا در زبـاني بلاغـي و در تصـويرهايي بـديع بـه صـورت تلمـيح و تشـبيه و حکايـت (مولوي) و توصـيف و تأويـل و نمـاد (ابـن عربـي) آورده انـد و بـر ايـن اسـاس ، حجـم قابــل ملاحظــه اي از ايــن آثــار بــه پيــامبران و مراتــب آن هــا اختصــاص يافتــه اســت .
پرسش هاي پژوهش - آدم از ديدگاه مولوي و ابن عربي داراي چه مراتبي است ؟ - مباني و بن مايه هاي انديشگي دو عارف درباب ايـن پيـامبر الهـي بـا چـه اشـتراک مفاهيم و مضاميني عرضه شده است ؟ - تجلي و تحقق صفات الهي در آدم از نظر مولوي و ابن عربي داراي چـه تشـابهات و تفاوت هايي است ؟ پيشينۀ پژوهش در اين زمينه تحقيقات خوبي انجام گرفته اسـت ، ازجملـه کتـاب هـاي داسـتان هـاي پيامبران در کليات شمس از تقي پورنامداريان (١٣٩٤)، داستان هاي پيـامبران در مثنـوي از عبدالرضا سيف (١٣٨٧)، پايان نامۀ «مقايسۀ اوصـاف پيـامبران اولـوالعزم در مثنـوي و فصوص الحکم ابن عربي» از زربانو رييسي (١٣٨٦) و مقاله هاي «انسـان کامـل در عرفـان مولانا و تطبيق نظريۀ او با ابن عربـي» از سـهيلا ذوقـي (١٣٩١)، «بررسـي تطبيقـي انسـان کامل از نظر ابن عربي و مولوي» از قـدرت الله خياطيـان (١٣٨٩).