خلاصه ماشینی:
"مومادی جایزهء ادبی مندلوی ایتالیا را در سال 1991 از آن خود کرد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) نغمهء شادی من یک قلم هستم، بر آسمان درخشان من اسبی آبی رنگم که میتازد در دشت من ماهیای هستم که میغلتد-نورانی-در آب من سایهای هستم که در پی کودکی میدود من روشنایی عصرم، زیبایی کشتزارها من عقابی هستم بازیکننده با یادها من خوشهء مرواریدی هستم، تابناک من دورترین ستارهام، سرمای سپیده دم، کوبش بیوقفهء باران من درخشش پوست یخ بستهء برفم طول رد پای ماهم بر روی دریاچه یک شعلهء چهار رنگم آهویی هستم که در غروب دور میشود چراگاه و باغ سیب سفید هستم من زاویهء کبکهای زمستانیام، گرسنگی یک گرگ جوانم من رؤیای تمام این چیزها هستم زندهام، زندهام، میبینید؟!
بیدرنگ دانستی، اینطور میشناختی طرحهای زمین را: زمان طرحها را فشار میدهد و آنها دور میشوند زیبا هستند و گونهگون و دور؛ در نوری که میمیرد و در سرمایی که میآید."