چکیده:
اهمیت توجه به مفاهیم کهنِ متون متقدم در فهم و معادلگزینی صحیح امروزی آن، بر کسی پوشیده نیست؛ به ویژه آنگاه که آمیخته با مجازگویی باشد و نیز در زمرۀ متون مقدس، که در باور پروری مخاطبان اثر دارند، به شمارآید.! با اینکه دانشوران زبانی، بسیار بر این مهم تأکید دارند اما در عمل، بیتوجهی به کاربست این صنف از صنایع ادبی در برخی متون روایی، دستیابی به معنای دقیق این گزارهها را مشکل ساخته است. عبارات کنایی «ثَکِلَتکَ أمُّک» در صیغ مختلف بیانی، از این دستهاست که فهم مقصود اصلی آن تنها از رهگذر توجه به شاخصههایی همچون سیاق کلام، فرهنگ زمانه، فضای صدور و ... میسر است. نگرش تکبعدی به این تعبیر، موجب منفیگزینی در مفهوم امروزی این عبارات شده است. اهتمام نوشتار حاضر، تصحیح این نگرش و اثبات چندکاربردی بودن این مفهوم است؛ به گونهای که در خلال توجه به شاخصههای مذکور، کاوش در آرا ادیبان و مراجعه به متون اصیل عرب و نیز با روش توصیفی ـ استنتاجی در گردآوری و مقایسۀ تحلیلی دادهها، به کاربرد روایی مثبت این کنایات در کنار مفاهیم منفی دستیافته میشود که «تأکید، تعجب، تعظیم، تحضیض، انکار، هشدار و ... »از جمله آنهاست و تعدد کاربرد این عبارت کنایی اثبات میگردد
خلاصه ماشینی:
از این میان، تنها دو مقاله اخیر، در اندکی از نوشتار خود به صورت گذرا به عبارت کنایی «ثَکِلَتکَ أمُّک» پرداختهاند که در مقالۀ نشانهشناسی، تنها به یکسوم از روایات موجود توجه شده و نظرات به عنوان نمونه: ترجمههای «مادرت به سوگت نشیند» (دانشنامه امیر المؤمنین، ج6، ص511؛ ج8، ص279)؛ ترجمههای نهجالبلاغه: «مادر بر تو بباید گریست» (شهیدی، ص436)؛ «مادرت بر تو بگرید» (دشتی، ص729)؛ «مادرت به عزایت بنشیند» (پیام امام امیرالمؤمنین، ج15، ص361) و ...
1 در نگاه اول، مفهوم عبارت کنایی «ثَکِلَتکَ أمُّک» - که لفظی رایج در میان عربزبان سدههای نخستین اسلام بوده - نیز به همین ریشۀ معنایی بازمیگردد و بیشتر به معنای نوعی نفرین یا مرگخواهی برای فردی است که کردار یا گفتار بد و نادرست دارد و چه بسا مرگ برای او از ادامه دادن به این رفتار یا عقیدۀ ناپسند بهتر باشد.
4 این مفهوم در عبارت «ثَکِلَتکَ أمُّک» نیز به کار رفته، آنگاه که متکلم از سر دلسوزی و خیرخواهی، به ظرافتهای رفتاری و گفتاری لازم در سعادت و هدایت مخاطب اشاره میکند و با زبان کنایه و به صورت تلویحی - که اثرش به مراتب از سخن مستقیم بیشتر است - هدف نهایی خویش را متذکر میشود.
در این وجه دو دسته متون وجود دارند: در دستۀ اول، غرض متکلم از به کارگیری عبارت «ثَکِلَتکَ أمُّک»، آگاهی دادن به مخاطب نسبت به آنچه که بدان توجه ندارد و یا پیشگیری از ورود باور و اعتقاد ناصحیح به ذهن اوست؛ در دستۀ دوم، غرض تلنگر زدن برای زدایش و اصلاح رفتار و گفتاری است که متعارض با باورهای صحیح بوده، تا مخاطب از عمل خود برحذر داشته شود و در مقام جبران کاستیها برآید.