خلاصه ماشینی:
"جنگ همه جا را فرا گرفت راهها سراسر ناامن گشت و باران مصیبت و مرگ فروریخت ترجمهء سرایهء سماواتی مردد میان شمع شدن و شکفتن بر سر زنان و کودکان و سربازان،به یکسان غرق دود و خاکستر شد سراسر این سرزمین، در هجوم وحشیانهء دشمن، تارومار شد اراده،قدرت و اتحاد این ملت هرگز انس نمیگیرد دلم با این بیگانگان درندهخو همواره دستخوش خشونت و اهانتم اندوهم را در نی لبک دشمن میدمم و هیچ کس در نمییابد عمق درد و رنجم را (2) به اسارت دشمن درآمده،سهم سرداری سفاک گشتهام هزاران کوه و ابر فاصله انداختهاند میان من و خانهام؛ و طوفانهایی از شن و غبار صحراها.
مردان دشمن،بارانی سهمگین و زهرآگین را مانندهاند آنها را جز کشتار و خونریزی هنری نیست نی لبک دشمن را درهم میشکنم و اندوهم را در خود فرو میریزم آرزوهایم بر باد رفته و قلبم شکسته است.
به خاطر تو گل دادهام مرا بچین غنچهء سوسن من مردد بود میان شمع شدن و شکفتن."