خلاصه ماشینی:
"لرزد تنم همیشه ز شرم گناه خویش دارم نهان به سینه از این غصه آه خویش کارم تباه گشت ر بسیاری گناه وا حسرتا چه چاره ز کار تباه خویش کردم اگرچه موی سیه از گنه سفید هستم خجل اگرچه ز روی سیاه خویش لیکن ز فخر بندگی شاه تشنه لب هستم گه ای شاه خود و پادشاه خویش یک ره به حال من نظر ای رهنمای کل گم کردهام ز غفلت و بیداد راه خویش بر فرق من گذار شها پا که تا ز فخر بر فرق فرقدین بسایم کلاه خویش ای شاه دین پناه فدایی فدای تو او را حساب دار شها از سپاه خویش آخر اینکه،شعرهای«میرزا محمود فدایی مازندرانی»،پیش از این،نقل مراسم و مجالس عزاداری حسن ابن علی(ع)،در مازندران و برخی از شهرهای دیگر بوده است و اکنون با همت آقای«اکبری»برای نخستین بار منتشر شده است."