خلاصه ماشینی:
"یا دو سنگ افعی اسراییل نیمه میشود گوشت چارپایان را میجود و سوی ما میآید -- بیدست -- در لحظههایی که سرزمینی بر فراز ابرها پدیدار میشود و وطنی زاده میشود در چشمها در لحظههایی که حیفا پدیدار میشود یا فا پدیدار میشود و غزه در موجهای دریا میآید چون مأذنهای میان دو لب قدس را روشن میکند اسبی از یاقوت سپیدهدم نقش میکند و چون اسکندر ذیالقرنین وارد میشود دروازههای تاریخ را بر میکند زمانه افیونیان را به پایان میبرد بازار قوادان را میبندد دستهای جیرهخواران را میبرد و بازماندگان اهل کهف را از دو کتف پرت میکند در لحظههایی که درختان زیتون بارور میشوند در سینهها شیر جاری میشود سرزمینی را در <طبریا> نقش میکند که دو سنبله در آن کاشته میشود و خانهای را نقش میکند، بر فراز <کرمل> و مادری را کنار درگاه و فنجانها در لحظههایی که عطر دلاویز لیمو هجوم میآورد و وطنی زاده میشود در چشمها ماهی را از چشمهای سیاهش پرتاب میکند و گاه، دو ماه قلمی پرتاب میکند کتابهایی پرتاب میکند مرکبی پرتاب میکند صمغی پرتاب میکند میزهای رسم را پرتاب میکند و قلمموی رنگها را مریم فریاد میزند:<آه، ای فرزندها!> و او را در آغوش میکشد کودکی بر زمین میافتد -- در لحظههایی که هزاران کودکزاده میشوند."