چکیده:
حقوق را می توان مجموعه قواعد تنظیم عادلانه رفتار و روابط اشخاص، همراه با ضمانت اجرا دانست. هم زمان با پیدایش و توسعه حقوق، ریاضیات، از راه های گوناگون با آن رابطه داشته است. ساده ترین و پرکاربردترین سطح رابطه ریاضی با حقوق، قلمرویی است که از علم ریاضی برای حل مسایل عملی/ موردی حقوقی و قضایی استفاده می شود. این سطح از رابطه را نمی توان به معنای پیدایش یک نظام علمی میان رشته ای دانست؛ زیرا کاربرد ریاضیات در علوم و در حوزه های مختلف زندگی بشر، امری رایج است. در زمینه رابطه ریاضیات با علم حقوق، هدف پژوهش حاضر، کاوش این مساله است که علم ریاضی در منابع حق و تکلیف و در دکترین حقوقی دارای چه آثاری می تواند باشد؟ این پژوهش در گردآوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای و در تحلیل اطلاعات، از ترکیبی از منطق حقوقی و روش ها و فرمول های ریاضی و از روش های تحلیل آماری بهره جسته است. اثربخشی علم ریاضی در منابع حق و تکلیف - مانند قانون - را می توان گام اساسی شکل گیری علم [ریاضی - حقوق] دانست. علم [ریاضی - حقوق] با کاوش و تنظیم مستمر اثربخشی علم ریاضی در دکترین حقوقی، در روند ارتقاء، گسترش و تعمیق قرار می گیرد و از این طریق، کارایی و اثربخشی منابع حق و تکلیف نیز در راستای تحقق عدالت پویا، در مسیر ارتقاء مستمر قرار می گیرد. به این ترتیب، پژوهش منجربه مقاله حاضر نشان داده است که علم ریاضی قابلیت کافی برای تشخیص، تنقیح و تنظیم منابع حق و تکلیف و برای توسعه و پیشرفت اصول، قواعد و نظریه های حقوقی را دارد. پیشنهاد این مقاله طراحی علم تعامل بین ریاضی با حقوق می باشد: [ریاضی - حقوق].
خلاصه ماشینی:
از آنجاييکه بر مبناي سنخ شناسي دانش هاي پراکنده موجود، با توجه به اينکه ادبيات رايج جهاني رابطه رياضي با حقوق ، اينک در سطح کاربردهاي پراکنده رياضيات در حل مسائل حقوقي- قضائي و برآورد احتمال موفقيت در پرونده ها قرار دارد، هدف ، ارکان ، چارچوب (ابعاد و سطوح ) نظام علمي مورد اقتضاء، بايد تحليل شوند؛ به گونه ايکه بين سيستم هاي فرعي نظام علمي موردنظر در راستاي تحقق هدف اين نظام علمي، تعامل interaction (اثرگذار و اثرپذيري هم زمان ) برقرار باشد و اين نظام بتواند همگام با روند trend پيچيدگي complexity روزافزون امنيت ، صلح و عدالت در سطح جهاني global و بين المللي international، تعادل پوياي خود را حفظ و ارتقاء بخشد.
٢-١- کاوش و تنظيم اثربخشي علم رياضي براي توسعه روش هاي حل مسائل عملي/ موردي حقوق جزا رشته علمي حقوق جزا criminal law – به عنوان يک علم مدرن – با علم جرم شناسي criminology همراه است و بين اين دو تعامل برقرار ميباشد.
اينک فارغ از مباحثي که از رويکردهايي مانند رويکردهاي روان شناسي (براي مثال اينکه اين فرمول ، الگوي شخصيتي افراد را منطقي- اقتصادي economic –rational فرض ميکند؛ درحالي که اين الگو، تنها در يک بخش از افراد جامعه الگوي غالب است ؛ و مثل اينکه آنچه بر رفتار مجرم بالقوه تأثير ميگذارد، ادراک Perception او از مجازات ميباشد - نه خود واقعيت مجازات -، جامعه شناسي، روان شناسي اجتماعي، فرهنگ شناسي و علم ارتباطات قابل طرح است و فارغ از اينکه بازدارندگي افراد از ارتکاب جرم ، محدود به مجازات قانون نيست و بازدارندگيهاي اخلاقي نيز نقش خود را ايفا ميکنند (وجدان فردي و فشار افکار عمومي) و به اقتضاي قلمرو موضوعي مقاله حاضر، فرمول بالا در عالم ثبوت ، با رويکرد علم احتمالات ، بسط داده ميشود.