خلاصه ماشینی:
"اصول نقالی را مسلما میدانند؛انرژی هم به اندازه کافی هست، اما چگونگیخرج انرژی و کاربرد توانایی مهمترینبخش محسوب میشود؛ عاملی که بی شکاجراهای قدیمیترها را نسبت به جدیدترهامتمایز میسازد و البته این جشنواره نیز بهعنوان بستری است برای کسب تجربه به هرحال در طول برگزاری جشنواره سعی کردمبه تمامی نمایشها برسم و همه را نگاه کنم،هر چند که دیدن همگی آنها، تقریبا امکانناپذیر بود، اما حداقل توانستم ازتمامی بخشهای جشنواره، نمایشهایی راببینم: هر چی دلت بخواد - حمید پورآذری: این نمایش برگرفته از نمایش «شبدوازدهم» اثر ویلیام شکسپیر است.
جدا از این عدم امکانانطباق که مسلما پایه شکلگیری و پیدایشنمایش محسوب میشود، همه چیز درابتداییترین شکل ممکن و بدون هیچ تعمق وتفکری بر درون و برون اثر، چیده و بهصورت قطاری بیمقصد به حرکت میافتدکه اگر سعدی افشار در صحنه حضورنداشت و تماشاگر نیز بنابر علاقه به وینیامده بود، بدون شک نمایش که در شروعبا انبوهی مخاطب آغاز شد، با پایانی انگشتشمار از مخاطب به کار خود خاتمه میداد.
در کل سیزده، نمایشی است بایک نگاه منتقدانه به تاریخ و دورهناصرالدین شاه و محیط او و البته گریز بهمسایل روز جامعه که با ظرافت ساختاریرا پیریزی میکند و مجموعه عواملی کهاین نمایش را بر پا کرده آنچنان با یکدیگرهماهنگ و یکدست شده که تشکیل کلیتیخوشایند را داده و از دل این کلیت، جزئیاتنیز در طی طریق نمایش، هر یک به گونهایبه تکمیل این ظرافت و زیبایی ظاهرینمایش میپردازند و باعث میشود کار بهلحاظ روساختی و ژرف ساخت، مطلوب ومناسب به نظر آید."