خلاصه ماشینی:
"یادم میآید بچهها، تئاتری را در رابطه با فردی کار کرده بودند که با دوستان ناباب دوست بود تا اینکه با یکی از افراد مسجد آشنا و پایش به مسجد باز میشود و دچار تحولاتی میشود که برای من کار بسیار زیبایی بود با اینکه من آن زمان طلبه 17 ـ 18 سالهای بودم ولی هم اثر تربیتی و هم اثر هنری روی من داشت.
از جمله سالنها، سالن تئاترشهر و تالار سنگلج بود که بچههای اصفهان در آن تئاتر «توابین» را اجرا میکردند و انصافا هم به لحاظ تکنیکی و هم از نظر پیام خوب کار کرده بودند و این احساس میشد که این تئاتر جوانان را تحت تأثیر قرار دهد، اما زمانی که کار تمام شد، اغلب تماشاگران با چشمان اشکبار سالن را ترک کردند تئاتر یک هنر اثرگذار است و ما اگر روی آن مقداری سرمایهگذاری کنیم میتوانیم در رابطه با تحولات فرهنگی جامعهمان از آن بهرهبرداری بسیاری داشته باشیم.
عمدتا یک تئاتر سرگرمکننده بود، تئاتری بود که به هر حال چون ایران هم از تئاتر بینصیب نباشد و سهمی در جشنوارهها داشته باشد، به این شکل بود در بخش غیر دولتی هم یک نیروهای غیر مذهبی از تئاتر برای القای پیامهایشان به نسل جوان استفاده میکردند و عدهای هم مذهبی بودند، اما نیروهای مذهبی به لحاظ امکانات و دیگر عوامل هم از تئاتر دولتی و هم از نیروهایی که گرایش غیر مذهبی داشتند محرومتر بودند."