خلاصه ماشینی:
"طرحی سپید از اسب و آفتاب علی جمشیدی اشاره: فرش بهانهای فراهم میکند تا پانتهآ بهرام رقصها و نازها و نیازهای قومی این ملک را در قلب تئاتر ایران، تئاتر شهر تهران، بر صحنه احضار کند.
یا این اصلا محصول همان حضور است و همان برخورد؟ «آواژیک» برخلاف و متفاوت از تمام اجراهایی که به شکل نرمال و معمول در هنرهای نمایشی اتفاق میافتد روی داد.
یعنی ابتدا مجموعهای موسیقی وجود داشت که آهنگساز آن از من درخواست کرد برای مجموعه موزیکش تعدادی تصویر خلق کنم و البته در روند خلق «آواژیک»، به غیر ازTrack اول مجموعه، مابقی موزیکها به تمامی تغییر کردند.
در شق دیگر ماجرا آهنگ اول مجموعه حمید سعیدی قرار دارد که بر اساس آوای زنان قالیباف ساخته شده بود و همان مرا متوجه کرد که فضای کلی کارم را بر اساس فرش و فرشبافان ترسیم کنم."