خلاصه ماشینی:
"من به ایشان گفتم که شنیدهام از آن تشکیلات به عنوان حزب و گروه استفاده میشود و نوعی باندبازی وجود دارد و آقای راد توضیح داد چنین نیست و از این شایعه ناراحت شد و عنوان کرد حتی اگر چنین باشد میتوانی با حضور خودت روی این موضوع هم تأثیر بگذاری و به این ترتیب در انتخابات شرکت کردم.
اصولا این گونه مراکز را تشکیلات صنفی میدانم و هر کس بخواهد از این تشکیلات به عنوان حزب یا باند استفاده کند، نقض غرض است و من به شدت برآشفته میشوم و این چنین بود که برای انستیتو ملی تئاتر (ITI) کاندیدا شدم؛ به ویژه بعد از مشکلاتی که در دورة مدیریت گذشته، اختلاس و سندسازی آن دوران پیش آمده بود برای شرکت در این انتخابات مصر شدم چون همة سهلانگاریها را میپذیرفتم جز در مورد ITI چرا که این تشکیلات، وجهة بینالمللی دارد و با نام و آبروی ما به شدت در ارتباط است.
بنابراین نه تنها حضور افراد با تفکرات گوناگون لازم است بلکه این افراد هر یک باید تخصص ویژهای داشته باشند تا هر کدام بتوانند گوشهای از کار را بگیرند و قدرت ابتکار و عشق و سابقهشان در خدمت منافع صنفشان باشد نه اینکه منافع جمعی فدای جاهطلبیهای فردی شود؛ که اگر چنین باشد به شدت متضرر میشویم.
این اتفاق چقدر در مورد اعضای خانه تئاتر ایران افتاده است؟ - من لیست همة اعضا را به طور کامل ندیدهام اما میدانم که تلاش کردهاند حرفهایها را عضو کنند و افراد متقاضی باید امتحان خود را پس داده و جایگاهی برای خود به دست آورده باشند و به عنوان یک هنرمند خلاق از سوی دستگاههای تولیدکننده و افکار عمومی شناخته شده باشند."