چکیده:
پژوهش حاضر تحلیلی است در راستای بررسی عوامل موثر بر طلاق زوجین جوان، روش تحقیق توصیفی مبتنی بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. توجه به بنیادیترین نهاد یعنی خانواده در راستای کاهش مخاطرات و آسیب های جدی، در جامعه موثر میباشد. بررسیها مبین این است که عوامل موثر بر طلاق یکسان نیست و اگر نهاد مقدس خانواده به هر شکلی دستخوش تغییرات منفی شود خود میتواند عاملی جهت بروز طلاق و رخ دادن پیامدهای آن شود. علاوه بر نهاد خانواده، نظام آموزش و پرورش نقش مهمی در هدایت جامعه دارد، آموزش و پرورش، به عنوان نهاد اثرگذار در امر تعلیم و تربیت و فرهنگ - پذیری افراد، میتواند ایفای نقش نماید. این نظام ارزشمند با آموزش و آگاه سازی فرزندان به یادگیری اهداف و ارزش های کلی در جامعه کمک مینماید و نقش موثری در امر مهم فرهنگ پذیری خواهد داشت. در راستای کاهش نرخ طلاق در کشور و استان است میبایست در جهت تقویت ساختار خانواده، با شناخت مسائل و مشکلات زوجین، گامی در جهت رفع یا کاهش این مشکلات برداشته. تا این نهاد مهم و اثرگذار، کمتر دستخوش مسائل متعدد آسیب زا شود.
خلاصه ماشینی:
خانواده نخستين نهادي است که براي پاسخگويي به نيازهاي فطري بشر و به ويزه نياز به زندگي اجتماعي شکل گرفته است و نزديک ترين و عميق ترين تعامل بشر در بستر خانواده تحقق مييابد به گونه اي که هيچ يک از انسان ها خود را بي نياز از عضويت در اين نهاد اوليه ندانسته و همواره تلاش کرده اند تا به طرق مختلف براي تحکيم پايه هاي اين مجموعه انساني، راهکارهاي مناسب و علمي ارائه کنند امروز خانواده با چالش ها و آسيب هايي مواجه است که يکي از مهم ترين آن ها طلاق و افزايش ميزان آن است (اسحاقي و همکاران ، ٩٨:١٣٩١).
نخست ، پديده اي رواني است ؛ زيرا در تعادل رواني نه تنها دو انسان ، بلکه فرزندان ، بستگان ، دوستان ، و نزديکان آن ها اثر مي گذارد؛ دوم ، پديده اي است اقتصادي که به از هم پاشيدگي خانواده به منزلۀ واحدي اقتصادي ميانجامد و موجب از بين رفتن تعادل رواني انسان ها و بروز تأثيراتي سهمگين در زندگي آنان ميشود؛ سوم ، پديده اي است مؤثر در تمامي جوانب جامعه ؛ زيرا از طرفي در کميت جمعيت اثر ميگذارد چون يگانه واحد مشروع و اساسي توليد مثل ، يعني خانواده ، را از هم مي پاشد و از طرف ديگر، در کيفيت جمعيت اثر دارد چون باعث ميشود فرزنداني محروم از نعمت هاي خانواده تحويل جامعه داده شوند که به احتمال بسيار، شرايط لازم را براي احراز مقام شهروندي جامعه ندارند؛ چهارم ، پديده اي فرهنگي است .