چکیده:
شهر پارسآباد از توابع استان اردبیل، به دلیل بافت سنتی، ایلی و سرمایه اجتماعی درونگروهی، میزان نزاع و درگیری بالایی را به خود اختصاص داده است. شهر پارسآباد، یک جامعه با ساختار جمعی-سنتی و شاهد نزاع طایفهای –ایلی زیادی هست، هدف این پژوهش، مطالعه درباره وقوع نزاع طایفهای-ایلی و عوامل مؤثر بر آن است. روش پژوهش از نوع کمی-پیمایش و ابزار آن پرسشنامه محقق ساخته و استاندارد، روش نمونهگیری از نوع خوشهای تصادفی و حجم نمونه برابر با 384 نفر (طبق فرمول کوکران) انتخابشده است. پشتوانه نظری پژوهش، نظریه جمعگرایی (سرمایه اجتماعی محدودکننده گروهی) است. نتایج نشان میدهد که میزان گرایش به نزاع طایفهای-ایلی در بین مردان (69/13) در مقایسه با زنان؛ افراد مجرد (70/13) نسبت به گروه متأهل، گروه سنی 18 تا 3۰ سال (18/14) در مقایسه با گروهای سنی بالای 30 سال، افراد بیسواد و ابتدایی (95/13) در مقایسه با سایر گروههای تحصیلی، گروه شغلی بیکار (20/14) و دامدار (05/14) در مقایسه با گروه شغلی دانشجو، کشاورزی و دولتی، گروه طبقه پایین (71/13) نسبت به طبقه بالا و متوسط و درنهایت ساکنان محیط روستایی (98/13) نسبت به ساکنان شهری، بیشتر است. نتایج استنباطی نشان میدهد که بین اعتماد درونگروهی (341/0)؛ انسجام درونگروهی (209/0)؛ نابرابری قدرت اجتماعی (171/0)؛ تعلق طایفهای-ایلی (450/0)؛ تعصب اجتماعی (382/0)؛ داغ ننگ ایلی (118/0)؛ محرومیت نسبی (390/0)؛ تصور خیر محدود (226/0)؛ سطح طبقه اجتماعی (238/0-) با نزاع طایفه ای-ایلی رابطه معناداری داشته است. درمجموع ضریب همبستگی چندگانه برابر با 289/0 و ضریب تبیین کلی برابر با 263/0 است.
A B S T R A C TThe city of Parsabad, one of the provinces of Ardabil province, has a high level of conflict and conflicts due to its traditional, ethnic and social capital. The city of Parsabad is a society with a collective-traditional structure and witnesses many tribal-Ili conflict. The purpose of this research is to study about the occurrence of tribal-Ili conflict and the factors affecting it. The research method is quantitative-survey and its tool is researcher-made and standard questionnaire, random cluster sampling method and sample size equal to 384 people (according to Cochran's formula). The theoretical support of the research is the theory of collectivism (group limiting social capital). The results show that the level of tendency towards tribal-Ili conflict among men (13.69) compared to women; Single people (13.70) compared to the married group, age group 18 to 30 years (14.18) compared to age groups over 30 years old, illiterate and elementary school people (13.95) compared to other educational groups, occupational group Unemployed (14/20) and livestock farmer (14/05) compared to the student, agricultural and government job group, the lower class group (13/71) compared to the upper and middle class and finally the rural residents (13/98) compared to Urban residents are more. Inferential results show that between intragroup trust (0.341); intragroup cohesion (0.209); social power inequality (0.171); belonging to the tribe-Ili (0.450); social prejudice (0.382); Dag Nang Ili (0.118); relative deprivation (0.390); Imagining charity (0.226); The level of social class (-0.238) had a significant relationship with the tribal conflict. In total, the multiple correlation coefficient is equal to 0.289 and the overall explanation coefficient is equal to 0.263.
خلاصه ماشینی:
وقوع نزاع طايفه اي -ايلي در مناطق مرزي و عوامل مؤثر بر آن موردمطالعه : شهر پارس آباد طاها عشايري ١ گروه تاريخ و جامعه شناسي ، دانشکده علوم اجتماعي ، دانشگاه محقق اردبيلي ، اردبيل ، ايران _ حميدرضا تأملي - گروه مديريت دولتي ، واحد دهاقان ، دانشگاه آزاد اسلامي ، اصفهان ، ايران الهام عباسي - گروه علوم اجتماعي ، دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران داود کياني- گروه حقوق ، دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران اطلاعات مقاله چکيده شهر پارس آباد از توابع استان اردبيل ، به دليل بافت سنتي ، ايلي و سرمايه اجتماعي درون گروهي ، داغ ننگ ايلي ، فرهنگ ميزان نزاع و درگيري بالايي را به خود اختصاص داده است .
نتايج بررسي مطالعات در ايران نشان مي دهد که سرمايه اجتماعي، اهميت عنصر خويشاوندي و ايل ، سطح سرمايه اقتصادي (مير فردي و همکاران ، ١٣٨٩)؛ نظام کنترلي رسمي و غيررسمي، نابرابري قدرت و کميابي منابع (عشايري و جاجرمي، ١٣٩٢)؛ انسجام اجتماعي مبني بر نظام ايلي (نايبي و جسورخواجه ،١٣٨٨)، منابع کمياب زمين ، قدرت و منابع اقتصادي (رهنمون ، ١٣٨٠)؛ کسب کالاهاي باارزش ثروت ، قدرت و تشخص ؛ وفاداري ها و نيازهاي گروه بر احساسات جمعي (حمايت ايلي)، آنومي اقتصادي (اختلافات زراعي، مالي و ملکي) و همچنين نابرابري قدرت اجتماعي گروه (چيتامبار، ١٣٨٥: ٢١٨)؛ کميابي منابع (مراتع ، آب ، مسکن ، منابع ارزشمند، قدرت )، مسائل فرهنگي (ازدواج ، مسائل ناموسي، تعصب و غيرت ايلي و طايفه اي ) و مسائل اجتماعي (پايين بودن سطح سواد، تصور خير محدود، خانواده گرايي، تقديرگرايي، پهلوان سالاري) و جريحه داري وجدان جمعي و ارجحيت احساس و عواطف قومي ، خويشي - قبيله اي (احمدي اوندي، ١٣٩٤)؛ سرمايه اجتماعي و تعلق قومي (محسني و 1.