چکیده:
در این نوشتار، به عواملی پرداخته شده که نقشی تعیین کننده در عملی
شدن گفتگوی تمدنها دارند. گفتگوی میان تمدنها، با شعار حاصل
نمیگردد، بلکه نتیجهی یک معادلهی فرهنگی، اجتماعی است که در این
معادله چند عامل کلیدی نقش آفرینند. همدلی و همگرایی بینالمللی
میان دولتها و ملتها، یکی از این عوامل تعیین کننده است، بدین
معنی که در سطح دولتها و ملتها، برای اصولی مشترک، تفاهمی عام
صورت بگیرد. از دیگر عوامل تحقق گفتگو، فضاسازی جهانی برای
فرهنگ گفتگو است. بدین گونه که طرفین گفتگو یکدیگر را به رسمیت
شناخته باشند و نسبت به یکدیگر از درکی واقع بینانه برخوردار گردند.
همچنین نقش ارتباطات مستمر میان دولتها و ملتها را نباید در
تحقق گفتگو از یاد برد، لذا باید تحولی در حوزهی ارتباطات بین
دولتها و ملتها صورت گیرد. نظام جمهوری اسلامی، باید یکی از
تلاشهای استراتژیک خودش را ارتباط با ملتها و دولتها قرار دهد و
تلاش پیگیری را در معرفی ایدئولوژی اسلامی بنماید و ابهام زدایی
نموده و فضای گفتگوی سازنده را فراهم سازد. متأسفانه، استعمارگران و
سلطه گران جهانی، هرگز در راستای مفاهمه تلاش نکرده و بلکه در
راستای تثبیت حاکمیت خویش عمل میکنند که مانعی سترگ فراروی
گفتگوی سازنده میان تمدنهاست.
اندیشمندان اسلامی میتوانند از مقولههایی همچون حج و دین
مایههای اندیشهی اسلامی و نقاط مشترک میان اندیشهی اسلامی و
دیگر تمدنها، در راستای عملی سازی گفتگو، بهره ببرند.
خلاصه ماشینی:
"ایجاد فضای عام برای گفتگوی میان تمدنها، فرهنگها، ملتها و دولتها، الزاماتی را طلب میکند که در راه این الزامات باید هزینههایی تخصیص یابد و حرکتهایی در طریق فضاسازی انجام بشود، چه این که در غیر این صورت گفتگو در حد یک شعار بیشتر باقی نخواهد ماند، شعاری زیبا، اما بدون کارایی و نتیجه.
(رزاقی، 1377 ، 10-9) و به همین جهت است که کشورهای اسلامی و، در خط مقدم، نظام جمهوری اسلامی، باید تلاش کنند که با ارتباطات معقول و منطقی با ملتهای تحت ستم جهان و با ایجاد ارتباط با فرهنگهای مطلوب و تمدنهای مثبت بشری زمینهی یک دیالوگ جهانی، برای مبادله تمدنها را فراهم آورند.
در این راستا باید محیط فرهنگی جوامع مسلمانان مملو از حضور ایدئولوژی رهایی بخش اسلام شود، یعنی تمام عملکردها و رفتارها و ساختارهای اجتماعی مسلمانان، کاملا متأثر از فرهنگ متعالی و حیاتبخش اسلام باشد و به دور از تعصبات و جمود فکری عمل نمایند تا هم زمینه را با عمل خودشان و هم با ایجاد ارتباطات معقول و منطقی نسبت به این دیالوگ مهم فراهم نمایند.
(امام خمینی قدسسره ، 1369، 50-49) منظورمان از این بخش آن است که در اسلام، موارد عدیدهای وجود دارد که از بشریت دفاع نموده، از مظلومان دفاع نموده، از فرهنگها و تمدنهای مثبت بشری دفاع نموده، باید این نکات را برای تمدنهای دیگر روشن سازیم تا زمینه دیالوگ جهانی را فراهم آوریم.
مثلا پیشرفتهای علمی، صنعتی، آزادی منطقی بشر، رشد بینشها و عقلانیت تمدن اسلامی، از جمله امور و مواردی است که باید برای ملتهای جهان روشن شود و این مسأله هم نیازمند به ایجاد فضای مناسب و تصمیمات معقول و منطقی و تبلیغات بایسته است."