چکیده:
راهبرد آمریکا در برابر ایران از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مبتنی بر محدود ساختن، منزوی کردن، تغییر رفتار و در نهایت تغییر نظام سیاسی بوده است. یکی از این راهبردها به کارگیری دیپلماسی اجبارآمیز بر علیه جمهوری اسلامی ایران است. رهیافت مداخله جویانه آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در خاورمیانه شدت یافت و موجب امنیتی شدن منطقه و تهدید حاکمیت ملی کشورهایی همچون ایران شد. لذا جمهوری اسلامی ایران برای خنثیسازی آن به دنبال بیشینهسازی قدرت هوشمند خود در خاورمیانه است. از این رو هدف اصلی از مقاله حاضر یافتن رابطه و بررسی تاثیر دیپلماسی اجبار ایالات متحده آمریکا بر شکل گیری و تقویت قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه پس از ۱۱ سپتامبر است. سوال اصلی این مقاله این است که دیپلماسی اجبارآمیز ایالات متحده آمریکا بر قدرت هوشمند جمهوری اسلامی ایران چه تاثیری داشته است؟ روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی میباشد. یافتههای مقاله نشان میدهد که دیپلماسی اجبار ایالات متحده آمریکا موجب شده است؛ ظرفیتهای قدرت جمهوری اسلامی ایران را در قالب قدرت هوشمند در جهت خنثی سازی و کاهش فشارها و تهدیدات، فعال نموده و این کشور را به قدرت منطقهای به دور از انزوا در خاورمیانه مبدل سازد. از جمله این ظرفیتها می توان در حوزه قدرت هوشمند به تقویت قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران، الهام بخشی به جنبشهای بیداری اسلامی در منطقه، محور مقاومت به عنوان راهبرد ضد مهار، نقش و اثرگذاری سردار سلیمانی اشاره کرد.
America's strategy against Iran has been based on changing the political system since the beginning of the victory of the Iranian Islamic Revolution. America's interventionist approach intensified in the Middle East after September 11, 2001 and caused the security of the region of countries such as Iran. Islamic Republic of Iran seeks to maximize its smart power in the Middle East in order to neutralize it. The main goal of this article is to find the examine the impact of the coercive diplomacy of the United States of America on the formation of the smart power of the Islamic Republic of Iran in the Middle East. It is from September 11.The main question of this article is what effect has the coercive diplomacy of the United States of America had on the smart power of Iran? The research method is descriptive and analytical. The findings of the article show that coercive diplomacy of the United States of America has caused; Activate the power capacities of the Islamic Republic of Iran in the form of smart power to and threats and turn this into a regional power far from isolation in the Middle East. Among these capacities, in the field of smart power, it can be mentioned to inspire the Islamic awakening movements in the region, the axis of resistance as an anti-containment strategy, the role and effectiveness of GeneralSoleimani.
خلاصه ماشینی:
از اين رو هدف اصلي مقاله حاضر بررسي تاثير ديپلماسي اجبار ايالات متحده آمريکا بر شکل گيري و تقويت قدرت هوشمند جمهوري اسلامي ايران در خاورميانه پس از ١١ سپتامبر است .
يافته هاي مقاله نشان ميدهد که ديپلماسي اجبار ايالات متحده آمريکا، ظرفيت هاي قدرت جمهوري اسلامي ايران را در قالب قدرت هوشمند در جهت خنثي سازي و کاهش فشارها و تهديدات ، فعال نموده و اين کشور را به قدرت منطقه اي به دور از انزوا در خاورميانه مبدل ساخته است .
رهيافـت مداخله جويانه ٣ ايالات متحده آمريکا پس از حادثه ١١ سـپتامبر ٢٠٠١ در خاورميانـه شـدت بيشـتري يافت و باعث امنيتي شدن منطقه و تهديد حاکميت ملي کشورهايي ماننـد ايـران شـد، لـذا جمهـوري اسلامي ايران براي خنثي سازي آن به دنبال بيشينه سازي قدرت هوشمند خود در خاورميانه است .
امينيان و عسگريان (١٣٩٣) در مقاله اي با عنوان «ديپلماسـي اجبـارآميز: کـارويژه هـاي تهديـد بـه کارگيري گزينه نظامي آمريکا عليه جمهوري اسلامي ايران »، با هدف پاسخ به اين پرسـش کـه جايگـاه استفاده از ديپلماسي اجبارآميز و ماهيت آن در روند تعاملات سياست خارجي آمريکا بر عليه ايـران در طول سه دهه اخير چگونه بوده است و با روش تحليلي ـ توصيفي به تاييد اين فرضيه ميپردازنـد کـه تهديد به کارگيري نيروي نظامي از سوي آمريکا ابزار کارآمدي بـراي ايـن کشـور بـوده ، امـا مقاومـت جمهوري اسلامي ايران در پياثر کردن اين ابزار نقش تعيين کننـده اي در تضـعيف هژمـوني آمريکـا و ايجاد چالش براي اين کشور در نظام بين الملل داشته است .