خلاصه ماشینی:
"جوانی و خر و شاهی و فضیلت و داد ز نعمت آنچه نکوتر بود خدایت داد ز دودمان رسولی و جانشین رسول خوش این شریف مقام و خوش این خجسته نژاد به رهنمائی و ارشاد قوم گام نهی بدان طریق که پیغمبر خدای نهاد خلیفتی به جلالت چو فیصل ثانی پس از رشید ندیده است دجله در بغداد چو شاه بود رعیت نواز و مردم دوست ز مهربانی او مملکت شود آباد چو شاه دادگری کرد و دانش اندوزی تمام خلق گرایند سوی دانش و داد چو شاه ملت خود شادمان و خرم و خواست دعا کنند که باشد هماره خرم و شاد چو شاه خواست برای عموم آزادی به پاسداری وی بندگی کند آزاد چو شاه داشت جوانمردی و خردمندی خواص خویش گزیند ز پاک مردم راد چو شاه پیرو آئین و دین بود،شنود اگر ستمکش مسکین برآورد فریاد ضرورت است به تدبیر ملک عدل عمر چه سود شوکت ضحاک و دستگاه قباد زهی سعادت و توفیق چون تو پادشهی که روزگار کند نام او بنیکی یاد به غیر نام نکو-کز شهان همی ماند- وگر سریر سلیمان بود،رود بر باد به گفت سعدی شیرازی این دعا گویم خدای در دو جهانت جزای خیر دهاد حاجی،سید،ملا حاجی و سید و ملا سه گروه عجباند که به هر شهر یکی زین سه بود غوغائی شهر ایران را ایزد به کرم پاس کناد که تو هم حاجی و هم سید و هم ملائی یغما جندقی-قرن سیزدهم"