چکیده:
ابعاد مختلف شخصیت مفسر نظیر دانستهها و روحیات در نوع تفسیری که از قرآن کریم به دست میدهد، تأثیر دارد و اندیشوران مسلمان از دیرباز به این امر توجه داشتهاند؛ لکن به آن تصریح نکردهاند. این تأثیر معمولا به دنبال کسب معلومات جدید یا طرح شبهات نو فراهم میشود. هیچ مفسری از این تأثیر پذیری گریزی ندارد. منتهی به لحاظ آنکه قرآن با روحیات آدمی موافقت دارد، این اثرپذیری در راستای فهم درست قرآن است؛ به علاوه تأثیر دانستهها و روحیات محدوده معینی دارد و این امر از بسیاری تفسیرهای سلیقهای جلوگیری میکند.
خلاصه ماشینی:
"بدین جهت ما ناگزیریم به تأثیر شخصیت مفسر در تفسیر قرآن اذعان کنیم و بپذیریم که دانستهها، باورها، خلقیات و شرایط خاص روانشناختی مفسر موجب گوناگون شدن تفسیر میشود و معنای متن یک حقیقت تغییرناپذیر و قائم به لفظ نیست؛ بلکه همواره در پرتو روشناییهای ذهن مفسر تصحیح و شفاف میگردد؛ اما با همه اینها مراد این نیست که معنایی که ما از یک متن میفهمیم، اصول ثابتی ندارد و نسبیت مطلق همه ابعاد کلام را فراگرفته و آنچه خوانندگان پیشین از آن میفهمند با آنچه بعدیها میفهمند، تفاوت کلی دارد.
به عنوان نمونه یکی از مفسران معاصر که به جاذبه زمین و مسائل مختلف آن آگاه است و در تفسیر به آن توجه دارد، در ذیل «الله الذی رفع السموات بغیر عمد ترونها»(1)[رعد 2]، برخلاف فخر رازی که در تفسیر آیه با بیان عقلی استدلال میکند بر اینکه ممکن نیست چنین آسمان بزرگی در فضا معلق بماند[1]، میگوید: «این آیه خبر از قوهای میدهد که به سبب آن اجرام بدون پایه هم میتوانند، در فضا بمانند؛ زیرا قانون جاذبه ستارگان و اجرام سماوی را در آسمان نگه میدارد و این غیرطبیعی نیست؛ بلکه بر اساس قوانین ثابت خدای به وجود آورنده آن است»[2].
2-7) پراکندگی و انحراف در تفسیراشکال دیگری که در باب جایگاه شخصیت مفسر شده، این است که اگر بنا باشد که هر کسی آیات قرآن را در آیینه علائق و انتظارات خود ببیند و برحسب ذوقیات و سلایق و انتظارات خود به تفسیر آن بپردازد، البته که تفسیرها مختلف و حتی متناقض میشود؛ اما اولا چنین تفسیرهایی پدید نمیآید؛ ثانیا به فرض آنکه پدید آید، نتیجهای جز ضلالت و انحراف در پی نخواهد داشت[28]، وانگهی این دیگر تفسیر و کشف معنای عبارت نخواهد بود."