خلاصه ماشینی:
"جدول1-1 نظریه عمومی سیستمها و طراحی سیستمهای اطلاعاتی(به تصویر صفحه مراجعه شود) بهطور معمول میتوان در تحلیل سیستمها مراحل زیر را دنبال نمود: 1-تعریف مشکل:چه چیزی در سیستم وجود دارد که مورد رضایت نمیباشد؟آیا دادهها از نظر شکل،هزینه یا قابلیت تهیه تغییر نموده است؟آیا بازده حاصله به خاطر برخی دلایل مورد رضایت نمیباشد؟هدف از تلاش تحلیلگر سیستم چیست؟ 2-درک سیستم و تعریف آن:به خاطر سلسله مراتبی بودن سیستمها(زیر سیستمها درون سیستمهای بزرگتر قرار دارند)و ارتباط آنها با محیط آن،تعیین دقیق عوامل تشکیل دهندهء سیستم تحت مطالعه امری بسیار سخت و مشکل میباشد.
سپس جهت درک کامل سیستم میتوان سؤالات زیر را مطرح نمود: الف-متغیرهای(اجزا)سیستم کداماند؟ ب-ارتباط این متغیرها با یکدیگر و محیطشان چگونه است؟ چ-حدود و مرزهای سیستم چیست،به عبارتی سیستم در کجا متوقف شده و میزان گستردگی آن تا کجاست؟ 3-شقوق موجود در دستیابی به اهداف با درنظرگیری تعدیلات سیستم چه هستند؟ موارد انتخاب برای بهبود سیستم کداماند،هزینههایشان چقدر است و آیا قابل اجرا میباشند؟ 4-انتخاب یکی از شقوق معین شده در مرحلهء قبلی 5-اجرای شق انتخاب شده 6-در صورت امکان،سعی در ارزیابی اثرات تغییرات حاصله از انجام اصلاحات در سیستم.
تحلیل مقایسهای برای نمکپاشی بر روی سطح خیابانها نشان داد که ظرفیت سیستم ناکافی بوده و 7ساعت طول میکشد که کلیه خیابانهای اولیه نمکپاشی شوند و در طی این مدت بیش از 9اینج برفروبی زمین انباشته شده که این مقدار برف فعالیت کارگران مربوطه را دشوار و یا غیر ممکن میسازد."