خلاصه ماشینی:
"بازگشت به قلعههای کودکی به بهانه برپایی اولین جشنواره مجسمههای شنی در ساحل بابلسر ژینوس تقیزاده هوای خوش شهریورماه،جدال تابستان شده و پاییز در راه،ساحل بابلسر.
کسانی که گاه برای اول بار دست به ساختن مجسمه زدهاند و حتی دانستهاند که این کار را دوست دارند از پس آغاز همین جشنواره.
میگوید:چنین حرکاتی که شاید در پایتخت سرو صدای چندانی به پا نکند در فضای کوچک شهرستانها چه شور و شوقی در مردم-خاصه جوانترها-ایجاد میکند،شور و شوقی که در کنار ساحل موج میزد و جدیتی در کار کردن شرکت کنندههای بخش جنبی بود و در تفرجکنندگان ساحلی که اگر کمرویی مجالشان میداد همه دست به کار میشدند.
پرسشهایی که پاسخش به یک دورهی دو ساله تاریخ هنر نیازمند است و او نیز با زیرکی خاصش از پاسخ طفره میرود که جنس ماسه و آفتاب و موجا موج دریا،سرمستی و شوخشنگی میطلبد و آثاری مفرح برای نوازش چشم تن به دریازدگان و مسافران فصلی که به قصد تفریح آنجایند و فراغت از دغدغههای معمول و هر چیزی باید بر طربشان بیافزاید و مجال گفتن از درد و اندوه بشری و حل و فصل تمام معضلات فرهنگی و اجتماعی هنر در تمام اعصار نیست."