خلاصه ماشینی:
"مردی خودساخته و پاکباخته که اولین آموزههای هنری را در زادگاهش همدان از پدر هنرمندش که قلمدانساز و نقاش بود فراگرفت و در عنفوان جوانی یعنی حدود شصت و پنج سال پیش برای تکمیل هنر خویش به تهران آمد و شاگردی بزرگانی چون حسین قولر آقاسی و محمد مدبر را کرد و سالهای درازی نیز با مرحوم استاد یحیی نصیری کار کرد.
آیا در میان اهل هنر همتی والاتر از همت او را میتوان سراغ گرفت و آیا مادر گیتی باز هم هنرمندی تا این درجه عاشق خواهد زاد؟که هیچ چیز نتواند مانعی بر سر راه خلاقیت هنری و عشق و علاقهاش به هنر نقاشی باشد که هیچ عاملی نتواند عشق و دلدادگی او را به هنر زایل کند نه سکته مغزی و نه از کار افتادن جسم،نه کهولت سن و نه بیمهری ارباب بیمروت دنیا و نه نسل خودباخته که راه او را بیرهرو میگذراند و نه نامهربانی نزدیکان و نه فقر مالی نه بدطینتی دلالان که آثارش را به لطایف الحیلی از دستش در میآوردند...."