خلاصه ماشینی:
"پدرم هم موافق بود اما عموی بزرگم مخالفت میکرد و میگفت این دستها باید دست هنرمند باشد.
در این دوره بود که به وسیله دبیران نقاشی از جمله آقایان عرفان، حداد،رسام و در سایه تشویق و راهنماییهای آنها با نام هنرستان هنرهای زیبا میرک تبریز آشنا شدم.
بعد از سه چهار سال تمرین و پشتکار و تجربه اندوزی،در طراحی و تذهیب و مجسمهسازی و آبرنگ و رنگ روغن و خلاصه در تمام دروس نظری و عملی با نمرات خوب در سال 8331 به اتمام رساندم.
من و دوستانم در اکثر آزمونها و ادارههای دولتی پذیرفته شده بودیم اما من چون میخواستم برای ادامه تحصیلات عالی و مطالعه به آمریکا بروم از استخدام سرباز زدم،البته چند تا پذیرش از دانشگاههای معتبر و معروف در رشته هنرهای تجسمی برایم آمده بود.
در سه دانشگاههای هنری مهم آنجا قبول شدم اما دانشگاه رم یعنی آکادمی عالی هنرهای زیبا رم ایتالیا برایم از همه جذابتر بود."