خلاصه ماشینی:
"اگر مجسمهسازی را با کاربردهای مختلف دستهبندی کنیم، یکی از این کاربردها استفاده از مجسمه در فضای شهری است.
تصور کنید مجسمه استاد علی اکبر،من این مجسمه را با این که یک مجسمه فضای شهری است خیلی دوست دارم،روی آن خیلی کار کردم و شخصیت صاحب اثر را نیز بسیار دوست دارم.
روی میلیمتر به میلیمتر این مجسمه و فضایی که این مجسمه باید آن قرار بگیرد،فکر شده مثلا این که پایه یک متر و بیست ساتی آن در چه ارتفاعی قرار بگیرد،مای پشت این مجسمه چگونه باشد،کنار سمت چپ مجسمه،گنبدمسجد سلطانی هست و این مجموعه باید باهم دیده شود یا از طرف دیگر که نگاه میکنی باغ هشت بهشت هست و فضای سبزی که پشت آن است.
به نظر من یکی از مجسمههایی است که توی فضای شهری خیلی خوب نشسته،اما اگر حالا میبینیم که کنار او یک میله آهنی به ارتقاع یک متر و نیم دقیقا نبش خیابان کاشتهاند که روی آن یک شعار نصب کردهاند، خوب این دیگر پیشبینی نشده،و دیده نشده و این نباید آنجا باشد اما این مسئله دیگر در توان من نبوده که آن را از آنجا بکنم و جای دیگری بکارم.
حالا اگر من به دلیل خودخواهی یا هر چیز دیگری آنجا یک مجسمه پنج متری یا ده متری میگذاشتم خیلی برای من بیشتر میتوانست،اهمیت داشته باشد.
من طبیعتا در هنر معاصر یک گرایش و دور نماهایی دارم که سعی میکنم به آن دورنماها دست پیدا کنم هرچند که ریشههایش ممکن است از هزار و نهصد باشد یا دهه هفتاد،یا قبل از تاریخ، ولی پتانسیل آن را دارد که به حیات خودش ادامه دهد."