چکیده:
در دو دهه اخیر در بسیاری از کشورها، اعطای اعتبارات خرد (تأمین مالی خرد) راهکاری
مناسب برای ایجاد فرصتهای شغلی جدید بهویژه فعالیتهای خوداشتغالی، و جهت مقابله
با فقر و توانمندسازی افراد در مناطق کم درآمد مطرح شده است و برخی کشورها در این
زمینه به توفیقهای چشمگیری دست یافتند. چنین تجربهای در کشورهای گوناگون بیانگر
اثر این نوع اعتبارات و تسهیلات بر کاهش نابرابریها و فقر از طریق ایجاد فرصتهای
شغلی جدید است. در این مطالعه، ضمن تعاریف متفاوت اعتبارات خرد و همچنین ارتباط
میان آن و کاهش فقر و نابرابریها، تأثیر اعتبارات خرد اعطایی در سالهای اخیر بر
کاهش فقر و افزایش درآمد سرانه بین استانهای کشور بررسی شده است. روش مورد
استفاده، مدل ادغام دادهها (پانل دیتا) در 28 استان کشور و برای سالهای 82 - 1380
بوده که با استفاده از متغیر نسبت تسهیلات قرضالحسنه به کل تسهیلات (بهصورت
جایگزین متغیر اعتبارات خرد)، تأثیر این
متغیر بر درآمد سرانه (بهصورت شاخص کاهش نابرابریها و فقر) نشان داده شده است.
نتایج مدل، بیانگر این است که اعتبارات خرد در صورتی میتواند به کاهش فقر بینجامد
که اولا طبقات گوناگون فقر شناسایی؛ و ثانیا این اعتبارات برای ایجاد اشتغال
باشد. بهعبارتی کاهش فقر از طریق اعطای اعتبارات خرد فقط از طریق ایجاد اشتغال و
برابری فرصتهای شغلی امکانپذیر است.
During the last two decades among many countries، granting micro credits (micro finance)، has been posed suitable approaches to make new job opportunities specially the activities of self – employing and to fight with poverty and bringing individuals higher level in the low – income realm، and some countries have been tremendously successful in this area. In this study، some different definitions of micro credits، the relationship between micro credits and poverty and inequality reduction، the effect of micro credits specified in recent years on poverty reduction and the increasing of income per capita among some the provinces in the country have been surveyed. The method used here، was the model of data panel among 28 provinces in the country and for the years of 1380 – 82 which with the use of the variable of the ratio of Gard ul Hassaneh facilities to the whole facilities (in the form of proxy the variable of micro credits)، the effect of this variable on income per capita (as an index of inequality and poverty reduction) has been shown. The result of the model indicates that the micro credits can reduce poverty if، firsty، different classes of poverty are identified; and secondly these credits would be for making employments. That is، the poverty reduction through granting micro credits will be possible only through creating jobs and the equality of job opportunities.
خلاصه ماشینی:
چکیده در دو دهه اخیر در بسیاری از کشورها، اعطای اعتبارات خرد (تأمین مالی خرد) راهکاری مناسب برای ایجاد فرصتهای شغلی جدید بهویژه فعالیتهای خوداشتغالی، و جهت مقابله با فقر و توانمندسازی افراد در مناطق کم درآمد مطرح شده است و برخی کشورها در این زمینه به توفیقهای چشمگیری دست یافتند.
مقدمه در دو دهه اخیر در بسیاری از کشورها، تأمین مالی خرد و کوچک؛ راهکاری مناسب برای ایجاد فرصتهای شغلی جدید بهویژه فعالیتهای خوداشتغالی و کاهش فقر و توانمندسازی افراد در مناطق کم درآمد مطرح شده است؛ بهطوری که برخی کشورها در این زمینه به توفیقهای چشمگیری دست یافتهاند.
13) بانک توسعه آسیا (Asia Development Bank, 2000) نیز تأمین مالی خرد را فراهمسازی دامنه گستردهای از خدمات مالی مانند سپردهها، وامها، خدمات پرداختی، انتقال پول و بیمه برای فقیران و خانوارهای کم درآمد و بنگاههای کوچک آنها تعریف کرده است که این خدمات از طریق سه مجرای ذیل جریان مییابد: نهادهای رسمی مانند بانکهای روستایی و تعاونیها؛ نهادهای نیمهرسمی مانند سازمانهای غیردولتی (NGOS)؛ منابع غیررسمی مانند وامدهندگان و مغازهداران.
گومز و سانتور (2003) در مطالعهای به مقایسه عملکرد اعتبارات خرد بهصورت انفرادی و گروهی با استفاده از دو مؤسسه بزرگ مالی که فعالیت پرداخت اعتبارات خرد در کانادا را برعهده دارند، در قالب الگوی اقتصادسنجی پرداخته و نشان دادهاند که عملکرد وامهای گروهی بهتر از وامهای انفرادی است؛ زیرا در وامهای گروهی، نظارت در خود گروه انجام گرفته، تحت کنترل هستند؛ پس وام گروهی همانند عناصر ازدواج، تحصیلات دانشگاهی، آموزشهای مهارتی و در یک محله زندگیکردن (استقرار ثابت داشتن) وامگیرنده، در بازپرداخت اعتبارات اثر مثبت دارد و این بیانگر نقش مؤلفههای گوناگون اقتصادی و اجتماعی در افزایش کارایی مؤسسههای اعتبارات خرد و ارتباط آنها با افراد وامگیرنده است.