خلاصه ماشینی:
"چشمها اشکبار و دلها داغدار گردید آری صاحب آن سیمای نجیب و ملکوتی و قلب پرعطوفت و مهربانی و روح عالی و بزرگ و آن شیفته آثار هنرمندان و دوستدار زیبائیها و نیکوئیها که در همه عمر جز نکوئی ازو دیده و شنیده نشد دیگر در میان ما نیست و جای او در محافل علم و ادب خالیست.
خورشید بدرخشد و ماه بتابد تا گوهری تابناک چون دکتر مهدی بیانی با آن پایه و مایه و آن خوی بهشتی و سیرت ملکوتی بیارد و آنگاه چنین ستمگرانه و هنگامی که بایستی از پرتو فضل و فروغ دانش محافل فرهنگ و ادب بهرهمند گردند از پای بیفکند .
از خط حظ میبرد و این لذت و تمتع و شناسائی را ضمن تألیفات و آثار گرانبهای خود بهموطنان ایثار کرد و بیادگار گذارد و تا اثر از خط و هنر ایرانی باقیست نام نامی بیانی را بیان میکند.
باستانیراد مرگ جانگداز دکتر مهدی بیانی رئیس کتابخانهء سلطنتی یک ضایعهء هنری و بسیار تأثرانگیز بود و دلهای ارباب هنر و دوستداران هنر فرهنگ را سخت آزرده ساخت."