خلاصه ماشینی:
"منهای هیچ حمیده نصرتآبادی فارس مقام سوم مشترک قطعهنویسی مسابقه قلم معلم او که میخواست گره نگشودهء زندگیش را باز کند و جزء مجهول زندگیش را بیابد!برای اینکار جزء معلوم آشفتگیش را بر ضریب بیفرهنگی خانوادهاش تقسیم کرد.
او میخواست دلتای فقر خودش را حساب کند،اما وقتی به دنبال مجموعهء جواب گشت،دید قدرت دخل پدرش کمتر از صفر است.
میخواست از راه برهان خلف،قضیهء افول نمراتش را ثابت کند،اما باور کرد که این فرض محال است.
بهانههای پدر محبوبهء معصومی اصل کرج مقام سوم مشترک قطعهنویسی مسابقهء قلم معلم آن هنگام که شب این دیار را طلوعی رخ نمینمود و در افق دیدگان منتظر،جز تاریکی به چشم نمیآمد آن هنگام که نقشهای ما بر آب میشدند و همراهانمان در خواب،پیری از پیران،و خلیلی از خلان،و حبیبی از احباب و عاشقی از عشاق،چه نیکو ندای سالکان راه را لبیک اجابت گفت."