خلاصه ماشینی:
"برای همین،گاهی که صحبت وام ازدواج و تهیهوتدارک مقدمات زندگی برای یکی از برادرها بود،به کسی که احیانا توی این صندوقهای 1l(به تصویر صفحه مراجعه شود) قرض الحسنه دوستوآشنا داشت میگفتیم:ببین وام طلاق نمیدن حاجی یه سفر بره خونه،کار مادر بچههارو یکسره کنه و بفرستتش منزل باباش؟چون این خونه برو و خرجی بده که نیست؛میترسم ما پا پیش نگذاریم زنش بلند شه راه بیفته بیاد اینجا و حسابی خجالتش بده!
که گاهی شخص بشوخی،در جواب میگفت:ببخشید گلآقا؛خوب شد؟دیگر از مطایبات مربوط به «آقا»این بود که یکی داد میزد:آقا!وقتی کسی بر میگشت ببیند کی است میپرسید:شما آقا هستید؟که او خجالتزده میگفت:نه.
وقتی عدهای میخواستند اینجور افراد را اذیت کنند،البته اذیت که نه،یعنی به جمعوجماعت بکشانندشان و بگویند به قول خودشان تک نپر و تنهایی حال نکن،به آنها که میرسیدند میگفتند:تورو خدا چطوری؟که آنها هم دیگر نمیتوانستند جلوی لبخندشان را بگیرند؛کنایه از اینکه شما را باید قسم و آیه داد برای اینکه بگویید حالواحوالتان چطور است!که گاهی خوششان میآمد و برای اینکه خودشان را نبازند جواب میدادند:به خدا خوبم."