خلاصه ماشینی:
"بنابراین چرا پای مردم را در این نوع از مشارکتها پیش میکشیم؟مگر مطالعه تطبیقی در این زمینه انجام ندادهاید؟تجربه کشورهای غرب نشان میدهد که طرحهای"سهامداران مردمی"،اگرچه برای دولت و بخش خصوصی مفید است،اما باری از دوش مردم برنداشته است و به هیچ عنوان در چارچوب تحقق اهداف عدالت اجتماعی قرار نداشته است،در سطور فوق به شمهای از منافع دولت اشاره شد،اما در ارتباط با"مفید نبودن"این طرح برای مردم میتوان گفت: اول،تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که معمولا سقف فروش سهام برای عامه مردم محدود میشود تا مبادا آنها ثروتمند شوند!(یعنی مثلا 10 سهم برای هر نفر در نظر گرفته میشود).
ثالثا،به دلیل ضعیف بودن پول ملی،حتی اگر سهام خارج از بورس،و زیر قیمت به آنها فروخته شود،با پذیرش سهام در بورس و افزایش قیمت آن،ارزش افزوده قابل توجهی به جیب مردم نمیرود،مگر اینکه چند پیشنهاد مورد توجه قرار گیرد: 1)تا آنجا که امکان دارد تعداد سهام قابل واگذاری به مردم(خارج از بورس)بالا برده شود،اما برای اجتناب از ورود سرمایهگذاران بزرگ در این مرحله،سقفی تعیین گردد (و یا کارت کارگری و کارمندی..."