خلاصه ماشینی:
"به نظر میرسد امین حیائی، انتخاب مناسبی برای ایفای نقش «مهران» نیست و در اکثر صحنهها سعی میکند با داد و فریاد حضور خود را ثابت کند.
موضوع دستبرد به گاو صندوق خود قابل توجه و مهم است, ولی تعدد شخصیتهای فرعی در کنار سوژه اصلی ضرر بسیاری به فیلم زده است.
حضور بیفایده دختر سرایدار در ماجرای اصلی و تأکید زیاد کارگردان بر نشان دادن لال بودن او، اختصاص زمان زیادی از فیلم به مرد جوشکار یا پرداختن به آن دو جوان دزد که نادر اجیرشان کرده تا بعد از باز شدن در گاوصندوق به نوائی برسند.
بعد از باز شدن در گاوصندوق و ناکامی ترانه و نادر، کارگردان خیلی ناتوان، فیلمی سرهم شده را عرضه میکند.
فیلم که کوشیده شده در تمام لحظاتش داستان واقعی به نمایش گذاشته شود، در صحنه آخر با تصویری نمادین از نادر و ترانه در دو سوی جاده و یارمحمد با عینک مرد جوشکار به چشم درحالیکه به دریا نظاره میکند، به پایان میرسد."