خلاصه ماشینی:
"ویکتور هوگوبراستی معماری با مشکل تطابق دیرپائی و بیزمانی اندیشه در یک بنا با روزآمدی روند ساخت، چه به لحاظ مصالح و چه ایدئولوژی و متدولوژی طراحی، دست در گریبان است.
آن چیست که فارق از تعلق یک اثر به دورهای خاص (به لحاظ زمان ساخت، و بدون دغدغه کهنگی «زبان بیانی») موجبات زندگی مستمر و پیوسته نو به نو شونده آن اثر را بدون تأثیرگیری از تعبیری به نام «غبار کهنگی» فراهم میسازد؟کم نیستند آثاری که این همه را توأمان دارند؛ ویژگی ارتباطگیری با مخاطب، چنان که خالی از تأثیرات زمانی در ادوار تاریخی باشد، هر چند که زمانمند بودن روند درک اثر محتوم است، همان چیزی است که وجود عناصر بیزمان میتوان نامید.
براستی معماری با مشکل تطابق دیرپائی و بیزمانی اندیشه در یک بنا با روزآمدی روند ساخت، چه به لحاظ مصالح و چه ایدئولوژی و متدولوژی طراحی، دست در گریبان است."