خلاصه ماشینی:
"نمایشی از دورانی سپری شده نقد نمایش«لبخند باشکوه آقای گیل» نوشته اکبر رادی و کارگردانی هادی مرزبان @علی رضا احمدزاده عضو کانون ملی منتقدان تئاتر اکبر رادی با«روزنهء آبی»(1431)آمد و وقتی این اثر روی پیشخوان کتابفروشی خیابان شاهآباد قدیم خاک میخورد«افول»را نگاشت.
کسی که کپی میزند و اشعار دیگران را میخواند و جمشید روشنفکر سطحی نیهیلیستی که فقط مینوشد و حرف نشخوار میکند و در پی نوالهای است که بیهیچ دردسری جلویش بیندازد و اگر مجبور نشود معمولا آدم بیعملی است و داود آدم خیاموار بیعرفان است که شهوت و شکار را چاشنی بیهودگیاش کرده و در انتها فقط خودکشی تنها راه نجاتش است و فخری و شوهرش،تجدد،نیز تحصیل کردههای پولپرستی هستند که به جای درمان قلب مردم،دماغ آنها را ترمیم میکنند.
امروزه که تئاتر روز جهان آثار کلاسیک را به روز میکنند این اجراها کم و غیر ضروری جلوه میکند اما برای آنان که موفق نشدهاند که این اجرا را سی سال پیش ببینند حالا با آن شکل و شمایل قدیمی کار را میبینند."