خلاصه ماشینی:
"» به همین دلیل، شاید بتوان گفت اکبرنژاد و ماسوری عصارهای از متن نمایشنامه آدم آدم است برتولت برشت را برای اجرای صحنه امروز ما، در تالار مولوی آماده کردهاند که بیشتر به آدمها و شخصیتها و موقعیت اصلی اثر، پایبندند تا چیز دیگر.
به هر حال آنچه که سبب شده تا تماشاگر در این اجرا، با همراهی بیشتر، داستان نمایش را دنبال کند فقط تعلیق موجود در قصه نمایشنامه نیست بلکه ایجاز در صحنهپردازی، طنزپردازیهای بجا و پویا و موجز، بازی روان بازیگران، که کاملا براساس خواستهها و هدایت کارگردان است و موضوع جهانشمولی که در پس متن نهفته است؛ اینکه هر آدمی برحسب وضعیت تغییر پیدا میکند و حتی به استحاله میرسد.
مسئله هویت و هویتشناسی، نکته مهم است که با تلاش نویسنده تبدیل به موضوع دراماتیک شده است و ماسوری با وفاداری به سبک فاصلهگذاری برشت البته با صحنهپردازی در پیشصحنهها و با استفاده از خلاقیتهای بازیگری گروه بازیگران و کارگردانی خود، به این توفیق رسیده است تا اجرایی روان از متن آدم آدم است را، پیش روی تماشاگران قرار دهد."