خلاصه ماشینی:
"بخش نخست:نگاهی به تاریخ تکوین پولیس یونانی اگر پیدایی شهر بهزیستی است، وجودش از بهر به زیستن است2 سابقهء تاریخی پیدایش دولت شهرهای یونان(به عنوان جامعهء مدنی مستقر و منتظم و فضایی که انسان متعلق به یونان باستان،زندگی خود را در پناه حصار و برج و باروی آن معنیدار مییافت و بدون آن نمیتوانست یک انسان تلقی شود)،احتمالا به حدود هشت قرن قبل از میلاد مسیح برمیگردد.
رابطهء اخلاق فردی با شهر و شهروندی بر این فرض استوار بود که فقط در میان اجتماع است که زندگی نیک و سعادتمندانه برای انسان ممکن میگردد و این اجتماع نیز همان پولیس است14.
دفاع از تصدی حکومت توسط اقلیت فضیلتمندان آگاه به دانش سیاسی حقیقی،در مقابل اکثریت ناآگاه فاقد کف نفس،تحریکپذیر و اغواشونده،و حمایت از ثبات و نظام هنجارها و سنن کهن یونانی در قبال شورش،ناآرامی،نوگراییها و دگرگونیهایی که زمان بالمآل و ناگزیر با خود دارد،و مقابله نظری با متجددان و نوآوران عصر که به دیدگاه او بر لرزش پایههای اخلاق شهروندی افزودهاند نیز،از دیگر مقاصد تلویحی و ضمنی فیلسوف یونانی در خلق شهر آرمانیاش است.
عدالت که در فلسفه سیاسی افلاطون به اشغال جایگاه طبیعی معنا شدهبود،در پهنهء روح انسان به حکومت جزء عقلانی بر دو جزء دیگر یعنی«اراده»و«شهوت»تعبیر میشد و نظم مستقر در پولیس با نظام کائناتی(به تصویر صفحه مراجعه شود)،همسان و در تطابق کامل بود.
نکته حایز اهمیت در اندیشه سیاسی افلاطون این است که طراحی شهر آرمانی او،با ماهیتی اریستوکراتیک و نظامیگرا، همان تبلور،توجیه و رجعت به اندیشهء تاریخی یونانی دربارهء دولتشهر بود که این بار در شکل یک فلسفهء سیاسی منتظم،عقلانی و مرتبط تجلی مییافت."