خلاصه ماشینی:
"عرفای بزرگ اسلام را در عدل نظراتی درخور دقت و توجه است،و چون آقای دشتی معنی عدل را علاوه بر اینکه حتی بمعانی لغوی آن نیز آگهی نیافته،از جهت دید صوفیه و عارفان ننگریسته،و اگر هم میدید عمق نظر و ژرفای اندیشه باریک آنان را در نمییافت،بناچار در مقام طعن و تنقید آن برآمده است،و بدون التفات باصطلاح و زبان خاص این طایفه،بتوجیه ناصواب و اظهار نظرات نسخته و بیارزش علمی پرداخته است.
ابو الغنائم-ملا عبد الرزاق کاشانی-در شرح منازل السایرین پیر هرات،عدل و حکمت را مقارن و ملازم یکدیگر آورده،به تبعیت از خواجه عبد الله انصاری در شرح این عبارت: "الحکمه اسم لاحکام وضع الشیئی فی موضعه"مینویسد:محکم نهادن چیزی در موضع خود عبارت از اتقان علم بحقائق اشیاء و احوال و خواص و اوصاف آشکار و نهان،و مفاسد و مصالح و معرفت ارتباط هر مسببی باسباب خود،و تعلق هر حالی که بوقت مناسب و نزدیک بدان،و نیز محکم بودن اساس صنعت با تطبیق بر علم ویژه آن میباشد،بدیهی است که پایه و اساس صنعت،بوضع هر چیز در محل آنست،لیکن بر وجهی شایسته که جز به محکم بودن علم خاص آن صنعت ممکن نباشد."