خلاصه ماشینی:
"خاطره ای از شهریور20 در شهریور1320 معاون دادسرای رشت بودم-با اعلام ورود نیروهای متفقین رؤسای ادارات تصمیم گرفتند محل مأموریت خود را ترک کنند و بدیگران نیز اعلام کردند که بهرجا میخواهند بروند مختارند.
من فکر کردم ترک محل کار در چنین مواردی با وظیفه و عقل سلیم مباینت داردو این چه وطنپرستی است که من از سر- زمینی منتفع و متنعم باشم.
روز دوم استفسار کردم معلوم شد رئیس شهربانی و رئیس فرهنگ(آموزش و پرورش)نیز و اینک چند بیت از آن قصیده: باز اوضاع کشور ساسان گشت آشفته از بد دوران حیف گیتی بماند مجال بهر تکمیل نقشه عمران گشت از نو دچار بی نظمی کار در دست مردم نادان سوء تفسیر نام آزادی زی دیار فنا کشیده عنان خلیل صبری وکیل پایه یک دادگستری با دو نفر از همکاران قضائی ما ماندهاند لذا شخصا اداره دادگستری را باز کردم و حضور خود و دو همکار را تلگرافی بوزارت دادگستری اطلاع دادم و با دو رئیس اداره فوق شورای اداری تشکیل دادیم و تصمیمات لازم برای اداره امور اتخاذ کردیم و کارها جریان عادی پیدا کرد."