خلاصه ماشینی:
این موضوع ممکن است زمانی اتفاق افتد که یکی یا بیشتر از یکی از مفروضات واقعی که قرار است بحث بر آنها مبتنی باشد، با یکدیگر ناسازگار باشند (اما این عدم سازگاری تنها زمانی بروز میکند که برخی از پیامدها و آثار پنهان شده مفروضات مذکور در یک پروسه تجزیه و تحلیلی معلوم شوند و در نظریه پردازی آنها به تخصصی بیش از آنچه اقتصاددانان دارند، نیاز باشد).
قضاوت مذکور ممکن است یا در برگیرنده ارزشهای واسطهای باشد (وقتی این ترس وجود دارد که فعالیتهای مضر و یا هزینههای غیر ضروری از خارج بر کشور تحمیل گردد)؛ و یا در برگیرنده ارزشهای غایی و نهایی باشد (زمانی که خود فشارهای خارجی فی حد نفسه مورد تنفر هستند و نه به خاطر آثارشان).
مقایسه با دانشمندان علوم طبیعی توضیحی که از منابع عدم توافق در تجویز سیاستهای اقتصادی ارائه دادیم دیدگاههایی بدست داد که برای پاسخ گویی به سئوالاتی که در ابتدا مطرح کردیم مورد نیاز است: آیا عدم توافق بین اقتصاددانان از عدم توافق بین دانشمندان دیگر رشتهها بیشتر است؟ اجازه بدهید مقایسهای (در این رابطه) بین آنها و دانشمندان علوم طبیعی (بویژه فیزیک دانان و بیولوژیستها) انجام دهیم.
آیا برای تأیید این مطلب نیاز به مثال هست؟ تنها لازم است بحثها و مشاجرات اخیر (مربوط به بمبهای هیدروژنی آزمون دستگاههای هستهای در هوا، در آب و در زیرزمین، درباره پروژه «موهل» (1) درباره آزمایش اربیتالها بر انسان و تحقیقات صورت گرفته در کره مریخ) مورد اشاره قرار گیرد تا ملاحظه شود که موارد عدم توافق میان دانشمندانی که به توصیههای سیاست گذاری مبادرت کردهاند بسیار زیاد و گاهی شدید است.