خلاصه ماشینی:
"ق در مقالهیی بقلم آقای حسین قلی مستعان چنین نوشت: صحبت با دکتر تاگور-ساعت نه صبح باتفاق حضرت استاد معظم خود آقای شریعت سنگلجی و جمعی از رفقا در یکی از اطاقهای انجمن ادبی(باغ نیر الدوله) نشسته و به صحبت مشغول بودیم،فقط یک صندلی در اطاق خالی بود و منتظر بودیم که آقای دکتر تاگو فیلسوف هندی بیاید و بر آن بنشیند پس از چند دقیقه پیرمردی بلندقد،نیمه منحنی،درشتهیکل با موی سر و ریش بلند سفید و کلاه مخمل مشکی و لبادۀ طویل و فراخ از مقابل پنجره آهستهآهسته عبور کرده پس از لحظهای وارد اطاق شد بعادت هندیان برای تعارف و سلام دست بالا برد مراسم معرض بعمل آمد،دکتر بهمه تعارف کرد و بجای خود بهنشست."