چکیده:
ژگان،آرای برخی اندیشمندان غربی،دیدگاه مطرح در اندیشه اسلامی و جمعبندی.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر آن، باید با تکالیف اشخاص دیگر که او با آنها مرتبط است نیز آشنا شویم،زیرا آن بخش از فعالیت شخص دقیقا حق نامیده میشود که نسبت به دیگران نقض ناشدنی باشد.
2 سپس در توضیح تکلیف انسان نسبت به خودش گفته است:در نگاه نخست،تکلیف داشتن نسبت به خود،تعبیری متناقض به نظر میرسد ولی اگر دقت شود که در این تعبیر انسان از دو حیث مورد توجه است و با دو نگاه به او نظر شده است،معلوم میشود که تناقض در بین نیست.
5 نسبت میان حق و تکلیف در دیدگاه کانت از آنجا که بحث از انواع تکلیف مستقیما به موضوع این مسأله مربوط نیست لذا فقط اشارهای به آن شد،لکن وقت آن رسیده است که به انواع نسبتهای ممکن و موجود میان حق و تکلف پرداخته شود:از نظر کانت چهار نوع رابطه میان الزامکننده و الزام شونده قابل تصور است: 1-رابطه برحسب حقوق موجودات انسانی با موجوداتی که نه حقوقی دارند و نه تکالیفی- این نوع رابطه،یک مصداق واقعی از رابطه حق و تکلیف به حساب نمیآید؛زیرا این موجودات فاقد عقلند و لذا نه میتوانند ما را ملزم کنند و نه ما به واسطه آنها ملزم میشویم.
3 و از سوی دیگر اذعان میکند به اینکه«در هر کرداری محتوای خاص و غایتی خاص وجود دارد»لذا این پرسش برای او مطرح میشود که تعریف تکلیف چیست؟و در پاسخ میگوید:«برای تعریف تکلیف همه آنچه که تااینجا در دست داریم این است:بهجای آوردن حق،و پیش بردن بهروزی،بهروزی خود و بهروزی با صفت کلی یعنی بهروزی دیگران."