رضا شاه و مسئله گوشت تهران خبر و گزارش

"رضاشاه‌ و مسئله‌ گوشت تهران مرتضی‌ مدرسی چهاردهی سرهنگ عشقی‌پور سرپرست‌ آرامگاه رضاشاه پهلوی خاطرات‌ و یادبودهای شیرینی دارد و چون‌ عارف وارسته و پاک نهادیست‌ سخنانش از دل برمی‌آید و بر جان‌ می‌نشیند. در یکی از شامگاهان که‌ رضاشاه شاد و خرم بود،فرصت را غنیمت دانسته عریضه صنف قصاب را به پیشگاه شهریاری تقدیم داشتم، شاه با دیده دقت نگاهی به نامه کرد، ناگاه بر آشفت و آتشین شد پرخاش‌ کنان همی گفت،فلان‌فلان شده‌ راست بگو؟!چقدر پول از گوشت‌ فروشان گرفته‌ای تا نامه را بمن‌ برسانی؟!زود بگو به‌بینم چه‌ اندازه از قصابان گرفته‌ای؟!اگر راست نگوئی فلان و فلانت خواهم‌ کرد؟!زود بگو؟!ترسان و لرزان گفتم:بخدا هفتصد تومان‌ بیشتر نگرفته‌ام!آنگاه فرمود: بیوه زن تهرانی که یک چارک گوشت‌ گاوه را چهار عباسی می‌خرید و با یتیمانش می‌خورد چه تقصیری کرده‌ است که چارکی شش عباسی خریداری‌ کند؟!دو عباسی دیگر را از کجا بیاورد که با چند نفر یتیم خود دیزی آب گوشت را بار نهد؟!"