خلاصه ماشینی:
"کمکم دوستان خوبم منو رها کردند،زن و بچه و فامیل ترکم کردند و من به دور از تمام آدمهای خوب در تارهایی که خودم به دور خودم تنیده بودم محبوس شدم،تا اینکه پس از سالها دوری از دین و دیانت اولیه اعلامیه امام به دستم رسید.
و بچههام که دیگه بزرگ شده بودند منو در این راه خیلی کمک کردند.
به مسجد محل رفتم و همین تبر رو که هدیه آقاست برداشتم و به اینجا اومدم میبینی جوون،من یک بار دیگه از مسجد به میخونه اومدم.
مرد روحانی که اشک در چشمانش حلقه زده بود،با کمک نوجوان جسد مرد تبر به دست را از میخانه خارج کرد.
این کتاب شامل 31 تجربه تربیتی با عناوین مشخص و متمایز،همراه با طرحهای تربیتی و ارائه در جهت برخورد صحیح با مسائل تعلیم و تربیت است."