خلاصه ماشینی:
"-اگر این عالم آکنده از شرور است آیا باید بجهان دیگر امیدوار بود یا آنکه بایستی وجود آنرا انکار کرد و یا آنکه آن جهان نیز دنباله و مشابه این عالم است؟ شاید جهان پر از خیر و نیکی باشد و شروری که ما در عالم مشاهده میکنیم نتیجه احساسات ما است حال که تناقض بیانات حضرت آقای شیخ بهاد الدین محلائی در پیرامون مقاصد دینی اتفاق پیغمبران دلیل قطعی بوجود صانع عالم است بقیه از شماره قبل بلکه معرفت عقلی و حسی دو نوع متبائنند که هریک در حدد نوعی خود افراد مختلفهای از حیث کمال و نقص دارد و هیچ فردی از نوع معرفت عقلی هرچند کامل باشد و بمرتبه مشاهده برسد داخل در حد معرفت حسی نخواهد شد،پس معرفت عقلی هرچند در آخرت صورت کمال پذیرد تا بنحو مشاهده رسد باز مضاد با مشاهده حسی است،و این دوگونه معرفت نسبت بیک حقیقت مجتمع نشوند،لاجرم ایمان یکی از این دو خواهد بود الی آخر آنچه ذکر مینماید که مناسب با طرز بحث ما نیست)ممکن است گفت تضاد دو نوع ناشی از ادراک تضاد درمدرک است،چون حقیقت حقتعالی در دنیا مجرد از لوازم رؤیت مثل جهت،و حیز،و سایر عوارض مادی که در ادراک حسی لازم است ادراک شده و بمقتضای برهان عقلی این نحو معرفت نسبت بوی حاصل گشته،حالا اگر بر فرض محال در آخرت قابل ادراک حسی باشد آن ادراک عقلی که متضمن تجرد مدرک بود."