خلاصه ماشینی:
"آبادی میخانه ز ویرانی ماست جمعیت کمر از پریشانی ماست اسلام بذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست در مسلمانی ماست و اگر فعلا از تبلیغ جهانیان خودداری مینمائید اقلا ترتیبی برای هدایت ایرانیان و ملت خودمان بدهیم و ارتباط صحیحی باهم داشته باشیم- بدتر از همه عقاید و اعمال فقه اسلامی در میان تمام افراد ایرانی هم بالسویه تقسیم نشده- در دو ملیون افراد ایلات ایران یکنفر معلم دینی نیست و دردهات هم نادرا دیده میشود در تهران کمتر از دو هزار مصمم نیست اما بسا هست که در یک ده چند فرسخ دور از تهران روحانی وجود ندارد-در یک شهر بالنسبه کوچک قم مقدس هزارها روحانی مشرفند چهار فرسخ از شهر دور بروید اثری از روحانی نمیبینید-پس متوجه میشویم که ایران تشکیل روحانی ندارد و تقسیم روحانی به آبادیها از روی اصول علمی و حاجت ملت نیست آنوقت بحقیقت علت عقب ماندگی و سیر قهقرائی دین مبین اسلام در ایران پی میبریم و سبب انحطاط ایران و ایرانی را درک میکنیم آئین اسلام این دردها را میبیند و تشخیص میدهد و از پیشوایان دین استدعای علاج آن را مینماید و خود نیز تا آنجا که میتواند راه اصلاح و طرز درمان را نشان میدهد و برای اجرای آن از کلیه علاقمندان به دین مبین اسلام و سعادت و سیادت ایران استعداد میطلبد."